چگونه در کمین فرصتهای طلایی باشیم؟
انسان به طور غریزی طالب پیشرفت و موفقیت بوده و این مهم با بهرهبردای از فرصتها آغاز میشود. دستیابی به فرصتها به ربودن توپ فوتبال در خط حمله شباهت دارد، که باید آن را تا زمین حریف جلو برد، بر آن اثر گذاشت و با یاری سایر اعضا به سوی چارچوب ارسالش کرد.
برای یک دانشجو فرصت میتواند در قالب بورسیهی تحصیلی، که بندرت در اختیار دانشجویان ممتاز قرار میگیرد، باشد.
اگر دستیابی به فرصتها به سادگی بود که میتوانستید به فروشگاهی قدم گذاشته، و از داخل صندقچهای گردوغبار گرفته و مملو از فرصت یکی را انتخاب کرده و از فروشگاه خارج شوید، اما این فرایند شکل و شمایلی دیگر دارد.
آیا تاکنون توجه کردهاید بسیاری از فرصتها پابه پای شما حرکت میکنند و در دسترستان قرار میگیرند تا شما به سادگی آنها را به چنگ آوردید و شما بیشتر اوقات دست رد به سینهشان گذاشته و به سادگی از دستشان میدهید؟ یک فرصت مهم و غیر معمول ممکن است هر لحظه در دسترستان قرار گیرد.
کنجکاوی و گشوده ذهن باشید
یک کار آفرین پیوسته باید دربارهی آنچه در درور اطرافش میگذرد کنجکاو باشد. همان گونه که برای استفاده از یک وسیلهی برقی باید آن را به جریان برق متصل کنید. بر این اساس کار آفرینی بدون کنجکاوی درباره /انچه پیرامونتان میگذرد میسر نیست. درواقع کنجکاوی را پیشنیاز کارآفرینی به شمار آوردید. به همین دلیل درست وقتی بعضی افراد هنگام برخورد با مشکلات زانوی غم بغل میگیرند و اه و ناله فغان سر میدهند، کارآفرینان از خود میپرسند: « چرا؟ چرا این کالا/ خدمات لعنتی آن طور که باید و شاید کارآرایی ندارد؟ آیا راه بهتری هم هست؟ آیا میتوان با رفع این نقیصه موجبات رفاه و آسایش دیگران را فراهم کرد و در قبال این خدمت پولی به جیب زد؟»
کار آفرین پس از برخورد با موانع و تنگناها با طرح پرسشهایی با عناوین «چرا، چطوراست، چی میشد اگر…» آغاز میشود. درست هنگامی که بسیاری از افراد در برخورد با مسایل زمین و زمان را به باد ملامت گرفته و از بخت بد خود مینالند، کار آفرینان در متنهای هوشیاری و قدرت ابتکار و نوآوریشان مجال تجلی داده و طرحی نو در میاندازند.
شما با چشمانی نافذ و ذهنی کنجکاو قادرید با انجام بعضی کارها به فرصتها امکان ظهور و بروز داده و بر شانس خود برای دستیابی به آنها بیفزایید. اما انتظار نداشته باشید که پس از بهرهبرداری از فرصتها ستارگان کامیابی و تعنم یک شبه در آسمان زندگیتان بدرخشد.
چگونه فرصتهای شغلی را یافته و یا به وجود آوریم
فرصتها، چون رگههای طلا در میان سنگها و صخرههای سخت، هنگام برخورد با موانع نمایان میشوند. دوستی میگفت: «وقتی فهمیدم ارتباطمبا نانسی در رسیدنم به موفقیت مهم و تاثیرگذار خواهد بود تصمیم گرفتم در ضیافتی که دو نفرمان در آن حضور داریم به نحوی سر راهش قرار گیرم و وانمود کنم که اتفاقی با او آشنا شدهام.» شما ممکن است در عرصه کارآفرینی بدون هیچ نیت قبلی با فرد و ایدهای آشنا شوید. پس به حکم عقل پیوسته شرایطی بیافرینید که احتمال برخود با افردا موقعیتهای پربازده و ارزشمند زیاد شود.
جیمز آستین میگوید: «خوش اقبالی را با جد و جهد و ماجراجویی و اکتشاف مترادف اصلاح و تعدیل پدیدار میشود.» پس هنگامی که میدان کارزار زندگی با جدیت تلاش میکنید افکار، آرمانها، افراد و موقعیتها به طور نامنظم باهم برخود کرده و امکانات تازهای را به وجود میآورد. شما هنگام تلاش و تکاپو به سان شکارچیانی هستید که با گستراندن توری پهن و بلند پیرامونشان راه گریز را برا آنچه در کمین آن هستند میبندند.
کار آفرین به نام بوپی بادی میگوید: «بهترین راه برای اطمینان از اینکه شانس به شما رو خواهد کرد این است که یقین حاصل کنید رویدادهای زیادی برایتان اتفاق میافتد.»
اگر در خانه آرام بنشینید و به نتایج حاصل از کاری فکر کنید که همت انجام آن را ندارید و پیوسته این دست و آن دست کنید، چیزی را عوض نکرده و جز رکود و کسالت و آرزو چیزی دستگیرتان نخواهد شد. پس برخیزید و در میدان کارزار زندگی با موقعیتهای مختلف مواجه شوید تا در دارزمدت بخت و اقبال به شما رو کرده و فرصتها به دست آیند.
به شبکهها، گروهها و اجتماعات متصل شوید
فرصتها مانند ابرها جابهجا نمیشود، بلکه به افراد محکم میچسپند. پس اگر جویای فرصتها هستید، در حستجوی افراد مناسب باشید؛
استیون جانسون در کتابش تحت عنوان: «اختراع هوا» میگوید: پریسلی که روزگاری در آزمایشگاه کوچکش سر در لاک خود فروبده بود و به آزمایشهای عمدتاٌ غیر مولد اشتغال داشت با حضور در فضای علمی انجمن قهوهخانه، خود را با تبادلات اجتماعی تطبیق داد و به فردی بهرمند از روحیه بالا همکاری مبدل شد و تا آنجا پیش رفت که به عنوان نویسنده و دانشمند ممتاز منشا خدمت مفید و ارزنده گشت و با کشف عنصر اکسیژن نامی بلند آوازه یافت.
در این جلسات متمرکز وغیر رسمی افراد هوشمند و جسور افکار و آرمانهای یکدیگر را تحلیل و سبک و سنگین میکنند تا ایدههای بهتر و بیشتری را شناسایی کنند. صرف نهار یا صبحانه با همکاران قدیمی اغلب به دستاوردهای مثبت و سازنده منجر میشود . و فراموش نکنید که هنگام حضور در این جلسات نباید اجازه دهید هیچ فکر بکر و یا ایدهی خلاقانهای از حیطهی دید و توجهتان بگریزد.
استیون جانسون میگوید: «افکار بزرگ و فرصتهای سازنده از ذهنهای متصل و به هم پیوسته متجلی میشود.» بنابرین تا میتوانید مانند بنژامین فرانکلین، ژوزف پریستلی، و جی. پی مرگان ذهنتان به شبکههای مختلف متصل کنید تا دست کم به یک گام به فرصتهای تعیین کننده، که جز لاینفک و جداییناپذیر حرفهای بزرگ است نزدیک شوید.
کلام آخر
صرفنظر از مقام و موقعیت کنونی شما در حرفهتان گاه با موقعیتهایی روبهرو میشوید که حس میکنید در کارتان در جا میزنید، هیچ دستاورد قابل توجهی ندارید، تنها راه گریز از این تنگنا آن است که از اهرم سماجت و پافشاری به عنوان آخرین تیر در ترکش و نیز فرصت آفرین استراتژی استفاده کنید. و تحت تاثیر رهنمود ایستادگی بزرگان و و عالی منصبان قرار گیریم.
وقتی صدای اعتراض منفیبافان بلند شد صدای موسیقیتان را بلند کنید. کسانی که تحتتاثیر شک و دودلی و یا سختی کار، امروز و فردا میکنند کلاهشان پس معرکه است و از فرصتها سر باز نمیزند.
چاره جو باشید: اگر تختخواب ندارید، یکی بسازید. پس این جملات را به زیان جاری سازید: «واکنون فلان کار را انجام خواهم داد.» در غیر این صورت دیر یا زود با نگاههای حسرت بار به دستاورهای دیگران خواهید نگریست.
منبع کتاب استارت آپ شما
رید هافمن
دیدگاهتان را بنویسید