خلاصه کتاب تمرین | راه رسم ارائه کار خلاقانه
همیشه فکر میکردم خلاقیت برا افرد خاصی است که استعداد دارند، با خواندن این کتاب دیدگاهام نسبت به این موضوع تغییر کرد، در این نوشته نکتههای عمیق کتاب تمرین را با شما به اشتراک میگذارم.
کتاب تمرین نوشته ست گادین
مترجم: علیرضا خاکساران
ناشر: نشر آموخته
جادو فرآیند خلاقانه این است که هیچ جادویی در کار نیست.
نابغه کسی است که شبیه هیچکس نیست به جز خودش. تلانیوس مانک
تا در طلب گوهر کانی کانی
این نکتۀ رمز اگر بدانی دانی
هر چیز که در جستن آنیآنی
مولانا
ست گادین نقشۀ راهی را جلویمان میگذارد تا انتخاب کنیم میخواهیم مهرهحیاتی باشیم یا غلام حلقه به گوش در نظام صنعتی.
معنی ضرب المثل غلام حلقه به گوش:مثل برده مطیع و گوش به فرمان بودن، در دوران قدیم زمان برده داری اگر بردهایی غلام سیاه خریده میشد، به گوشش حلقهایی آویزان میکردن که نشان دهنده این بود که این غلام صاحب دارد، و اگر غلامی بدون حلقه در خیابان میچرخید، بسرعت شناسایی شده و دستگیر میشد تا به فروش برسد!
تمرین فرایندی و رویکری مستمر برای تبدیل شدن به فردی خلاق است، بیآنکه نگران نتیجه کارمان باشیم.
تمرین یک بازی نامحدود است. یعنی در مسیر تمرین، با کسی مسابقه نمیدهیم و قرار نیست از کسی یا چیزی جلو بزنیم. با تمرینمان به دیگران نشان میدهیم در جستجوی چه چیزی هستیم؛ البته ممکن هم هست جستجویمان نتیجه در پی نداشته باشد.
هدف از تمرین را میتوان در بیت استاد سخن، سعدی، خلاصه کرد:
به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل وگر مراد نیابم، به قدر وسع بکوشم
خلاقیت نتیجه میل به کشف حقیقی جدید، حل مسئلهای قدیمی یا خدمت به شخص دیگری است. خلاقیت یک انتخاب است، اینطور نیست که به یکباره جرقۀ آن در سرتان زده شود.
الیزابت کینگ، مجسمهساز، جملۀ زیبایی درباره فرآیند دارد: «فرآیند از اینکه (برای انجام دادن کار) به دنبال انگیزه باشیم، ما را نجات میدهد.
به نتیجه چشم میدوزیم، چون با دیدن نتیجه است که میفهمیم کارها را موبهمو انجام دادایم. نظام صنعتیای که همۀ ما را شستشوی مغز داده است، از ما میخواهد به نتایج چشم بدوزیم تا ثابت کنیم دستور العمل را دنبال کردهایم.
اصل اول
یاد بگیرید که به خود اعتماد کنید:
“همه چیز دو بار اتفاق میافتد، اول در ذهن شما و سپس در واقعیت” بنابراین اگر میخواهید در کار خود خلاق باشید، ابتدا باید با تمام وجود باور داشته باشید که قادر به خلق یک شاهکار هستید. به جای تلاش با ذهنیت بسته “من نمیتوانم خلاق باشم”. سعی کنید ذهنی باز با این ذهنیت داشته باشید که “چگونه میتوانم آن را خلاق تر کنم”
چطور، یعنی درهای فرصت را باز کنید و مغزتان را وادار کنید تا واقعا فکر کنید. در حالی که اعلام میکنم: من نمیتوانم خلاق باشم یک جمله مرده است که درها را به روی فرصت میبندد.
بنابراین اول خود را باور کنید، و دوم مغز خود را برای ایدههای احتمالی باز نگه دارید.
اصل دوم
روی نتیجه تمرکز نکنید:
انسانها برای یقین به سختی تلاش میکنند. ما میخواهیم نتیجه 100% تضمین کامل را داشته باشیم. در واقع، کارهای روزمره ما اغلب دقیقاً همان نتیجهای را ایجاد میکند که در ذهن خود تصور میکردیم.
خلاقیت فقط مترادف عدم اطمینان است. شما نمیتوانید انتظار داشته باشید که هنر قابل پیش بینی و قطعی باشد. هنر را نمیتوان با اعمال قوانین از پیش تعیین شده خلق کرد. هنر مانند روح شماست، شما نمیتوانید شکل دقیق آن را ببینید اما میدانید که زیباست.
گادین میگوید اگر برای تصمیمگیری در مورد سطح خلاقیت خود به نتیجه تکیه میکنید، فقط یک سوراخ مرده ایجاد میکنید. برخی از مردم کار شما را دوست خواهند داشت در حالی که برخی دیگر از آن متنفر خواهند بود. بنابراین، کار خلاقانه را هرگز نمیتوان بر اساس نتیجه قضاوت کرد.
اگر در دنیای آفرینش هستید، فقط فراموش کنید که نتیجه چگونه خواهد بود. فشار آنچه مردم میگویند را از بین ببرید. بلند شوید و شروع به خلق کنید. شما به خوبی میتوانید روند، نحوه برخورد با تمرین روزانه خود و نحوه غوطه ور شدن خود را کنترل کنید. بنابراین روی فرآیند تمرکز کنید، نه روی نتیجه.
اصل سوم
قبیله خود را پیدا کنید:
شما نمی توانید با استفاده از مشاوره با آدم خسیس در امور مالی ثروتمند شوید. به همین ترتیب، نمیتوانید با معاشرت با افراد کوته فکر خلاق شوید. همانطور که میگویند، شما مجموع پنج نفری هستید که با آنها معاشرت میکنید. بنابراین، زمان آن است که شما قبیله خود را انتخاب کنید. گروهی از افراد همفکر. اگر میخواهید نویسنده شوید، با نویسندگان دوست شوید تا روند فکر و تمرکز شما تغییر کند.
و چون ما خوش شانسیم، لازم نیست در دنیا بیرون بروید و از مردم بخواهید که با شما دوست شوند. شما میتوانید انتخاب کنید که افراد همفکر را در رسانههای اجتماعی دنبال کنید.
“انتخاب کنید که چه کسی را دنبال می کنید و ببینید چگونه دقیقاً شبیه آنها می شوید”
-ست گودین
اصل چهارم
کسب دانش مرتبط:
اگر مدام در حال مصرف محتوای مزخرف در حلقههای اینستاگرام هستید در حالی که انتظار دارید در کار خود متفکر باشید، میتوانم بگویم دست از گول زدن خود بردارید.
دانشمندان میگویند که ما بیش از 95 درصد از اطلاعات را به صورت ناخودآگاه مصرف میکنیم، به این معنی که حتی شما نمیدانید در سرتان چه میگذرد. حالا وقتی زباله مصرف میکنید، میخواهید زباله ایجاد کنید، درست است؟
از این رو، گودین پیشنهاد میکند که زمان آن فرا رسیده است که دانش مرتبط را به دست آورید – دانشی که به صنعت خودتان تعلق دارد. ضمیر ناخودآگاه ما شروع به ایجاد ارتباط خواهد کرد و به زودی میتوانید در حین ادرار کردن، حمام کردن، مسواک زدن، مطالعه یا حتی در خواب ایدههای خلاقانهای داشته باشید.
این راز درجه یک خلاقیت بدون سوزاندن خود است.
اصل 5: الهام به دنبال کار است:
اکثر مردم این تصور اشتباه دارند که ما فقط زمانی باید کار کنیم که واقعاً برای ایجاد چیزی شگفتانگیز الهام گرفته باشیم. اما این چیزی است که گودین میگوید: «شما خلق نمیکنید چون الهام میگیرید، شما الهام میگیرید زیرا خلق میکنید».
بنابراین، منتظر لحظهای عالی نباشید که نوری چراغ جادوی از خلاقیت در ذهن شما بدرخشد. برخیز، فارغ از اینکه چه احساسی داری، کارت را انجام بده و ببین چگونه الهام به دنبالت میآید.
با مثال شخصی خود، من اغلب حوصله نوشتن مقاله را ندارم، اما وقتی شروع میکنم، بعد از دو یا سه پاراگراف، احساس میکنم در وضعیتی هستم که کلمات به طور خودکار در ذهنم میرقصند. و سپس، من از این حالت جریان برای ویرایش پاراگراف قبلی استفاده میکنم. به همین سادگی است. شما کار خود را انجام میدهید و الهام برای بوسیدن سر شما عجله دارد.
اصل 6: بازخورد:
هر هنری زمانی ارزش خود را به دست میآورد که آن را با مردم به اشتراک بگذارید. از این رو، بسیار مهم است که کار خود را با کار به اشتراک بگذارید، بازخورد کسب کنید و کیفیت هنر خود را مطابق با بازخورد به دست آمده بهبود بخشید.
با این حال گودین میگوید که بین بازخورد و انتقاد تفاوت وجود دارد. برخی از مردم کار شما را درک نمیکنند در حالی که برخی دیگر فقط منتظرند تا خشم خود را از کار شما منفجر کنند. بنابراین، به یاد داشته باشید، برخی از منتقدان ارزش توجه شما را ندارند.
به عنوان مثال: اگر در مورد موسیقی توصیهای داشته باشید، من مطابق حال و هوای فعلی خود هر چیزی را میگویم که ممکن است شما را زیر سوال ببرد. با این حال، بازخورد من در وهله اول ارزش نداشت. اما اگر بازخوردی در مورد نوشتن داشته باشید، من چند نکته را برای بهبود کار شما بر اساس تجربه ام به اشتراک میگذارم.
بنابراین، شما باید مراقب باشید:
- از چه کسانی بازخورد می گیرید
- چگونه به بازخورد اجازه می دهید شما را احساس کند
- اجازه ندهید انتقاد بر ارزش خودتان تأثیر بگذارد
منبع : کتاب تمرین ست گادین
برا استفاده بیشتر از موضوعات عمیق این کتاب حتما آن را تهیه کنید.
45 روش مختلف،کار را فدای ترس میکنیم
ما مشتاق خواندن دغدغههای شما در این درباره هستیم. میتوانید برایمان کامنت بگذارید.
دیدگاهتان را بنویسید