مروری بر جادوی فکر دیوید جوزف شوارتز
آمنه در سفری اجباری برای عمل فرزندش رایان به شیراز رفته بودند. آمنه علاقه زیادی به تولید فکر جدید، مدل ذهنی جدید داشت. و همیشه علاقمند بود ایدههای خلاقانهای که با دیگران به اشتراک بگذرد.
یک روز که در خانهی پدر شوهرش در شیراز از کنار جاکفشی راهرو رد میشد، چشمانش به کتابی بالای جا کفشی افتاد. مجاب شد ببیند آن کتاب درباره چیاست. چون کتابخوان درو برش کم میدید.
اسم کتاب جادوی فکر بزرگ بود. نویسنده دیوید جوزف شوارتز ترجمه محمد صادقی
فوری جویا شد، ببفهمد این کتاب مال چه کسی است. این کتاب جادویی برای صدف بود، که چند شب پیش مادرش برایش انتخاب کرده بود کتاب برای بزرگسالان بود، اما صدف نوجوان بود.
آمنه چون اسم کتاب برایش جذاب بود و کلا دغدغه فکر کنترول فکر و ایجاد نگرش جدید بود، شروع مقدمه خواندن کرد. که اصول و مفاهیم اصلی کتاب بیان شده بود.
جملههای که آمنه را جذب خودش کرده بود. و وادارش میکرد به خواندن کتاب ادامه دهید، زمانی بود که جملهی : جادوی فکر بزرگ از بالا ترین منابع و بزرگترین اذهانی که روی این سیاره زیستهاند، سرچشمه میگیرند، اذهانی همچون ذهن پیامبر داود که نوشته است:
انسان همانی است که در قلب خود در آن میاندیشد.
امرسون که گفته است:مردان بزرگ آنهایی هستند که شاهد فرمانروایی افکار بر دنیا هستند.
میلتون :ذهن چنان قدرتی دارد که میتواند در خود بهشتی از جهنم یا جهنمی از بهشت بسازد .
در این نوشته مروری بر کتاب جادوی فکر و ایدهها و تکنیک برای کنترول فکر و پی بردن به قدرت شگرف فکر است، و با بکارگیری اصول، مسیر موفقیت خودتان را روشن هموار کنید.
باور کنید که میتوانید موفق شوید و خواهید شد
هر کسی محصول افکار خودش است باروهای بزرگ داشته باشید. دستگاه تنظیم کننده خود را برای حرکت به جلو تبدیل کنید. این باور خالص و صادقانه را که میتوانید موفق شوید در خودتان نهادیه سازید. ذهنتان را در خدمت خودتان درآورید و نگذارید خودتان در خدمت ذهنتان باشید.
باورهای بزرگ داشته باشید تا بزرگ شوید
به خودتان ایمان داشته باشید تا اتفاقات خوب برایتان رخ دهد.
ذهن شما “کارخانه تفکر” است. آنجا کارخانه شلوغی است که هر روز افکار بیشماری در آن تولید میشود.
تولید فکر شما تحت نظارت دو سرپرست قرار دارد؛ آقای پیروزی و آقای شکست.آقای پیروزی مسولیت تولید افکار مثبت را برعهده دارد؛او در زمینه تولید ودلایل مربوط به چرا شما میتوانید، چرا شایستگی دارید و چرا موفق میشوید، تخصص دارد.
سرپرست دیگر آقای شکست، افکار منفی و نکوهیده را تولید میکند. او در توسعه دلایل مربوط به اینکه چرا شما نمیتوانید، چرا ضعیف هستید و چرا بی صلاحیت هستید، متخصص است. تحصص او زنجیره افکار “چرا شما شکست خواهید خورد” است.
هم آقای پیروزی و هم آقای شکست بسیار مطیع هسنتد. آنها خیلی سریع توجهها را به سمت خودشان جلب میکنند. تنها لازم که به هریک از این دو سرپرست کوچیکترین ندا یا سیگنال روانی را ارائه دهید. اگز این سیگنال مثبت باشد، آقای پیروزی جلو میآید و دست به کار میشود. به همین صورت، سیگنال منفی آقای شکست را جلو میکشد.
گام اول به خودتان باور داشته باشید باور داشته باشید که میتوانید موفق شوید
چگونه قدرت باور را توسعه دهیم؟
در اینجا سه راهکار برای کسب و تقویت قدرت باور بیان میکنیم.
۱. به موفقیت فکر کنید به شکست نیندیشید موقع کار یا در خانه فکر موفقیت را جایگزین فکر شکست کنید وقتی با موقعیت دشواری روبه رو شدید با خودتان فکر کنید من پیروز خواهم شد نه اینکه احتمالاً بازنده خواهم بود هر زمان با کسی رقابت کردید با خودتان فکر کنید من همانند بهترینها هستم وقتی فرصتی پیش آمد با خودتان فکر کنید من میتوانم این کار را انجام دهم هرگز نگویید من نمیتوانم اجازه دهید این فکر که من موفق خواهم شد بر فرایند فکری شما سلطه پیدا کند فکر کردن به موفقیت ذهنتان را در شرایطی قرار میدهد که طرحهای مولد موفقیت را خلق کند فکر کردن به شکست دقیقاً برخلاف این عمل میکند فکر کردن به شکست ذهن را در شرایطی قرار میدهد که افکار مولد شکست را با خود
به ارمغان آورد.
2. مرتب به خودتان یادآوری کنید که شما بهتر از آن چیزی هستید که فکر میکنید افراد موفق موجودات مافوق بشری نیستند موفقیت نیازمند هوش بسیار بالا نیست همچنین هیچ چیز رمزآلودی در خصوص موفقیت وجود ندارد موفقیت وابسته به شانس نیست افراد موفق مانند دیگر افراد جامعه هستند با این تفاوت که باور به خود و آنچه توانایی انجامش را دارند توسعه بخشیده اند هیچ گاه بله هیچگاه خودتان را ارزان نفروشید.
3. باورهای بزرگ داشته باشید میزان موفقیت شما بر اساس میزان باورهایتان تعیین میشود به اهداف کوچک بیندیشید تا دستاوردهای کوچک داشته باشید به اهداف بزرگ بیندیشید تا موفقیتهای بزرگ به دست آورید این را به خاطر داشته باشید ایدهها و طرحهای بزرگ اغلب آسان تر از ایدهها و طرحهای کوچک هستند یا اینکه خیلی دشوارتر نیستند.
خودتان را از شر بهانهجوییها (یعنی همان علت شکستهایتان) رها کنید
بهانهجویی همانند هر بیماری دیگری اگر به خوبی درمان نشود، بدتر میشود قربانی این بیماری فکری اینگونه با این فرآیند روانی برخورد میکند که “من آنقدرها که باید خوب عمل نمیکنم. چه بهانهای میتوانم برای رهایی از حقیق بیاورم ؟ بگذار ببینم، نبود سلامتی؟ نداشتن تحصیلات؟ سن زیاد؟ سن کم ؟ بد شانسی ؟ بد اقبالی ؟ همسر ؟ تربیت خانوادگیام ؟
زمانی که قربانی این بیماری فکری بهانه خوبی پیدا کند، به آن میچسبد. سپس بر همین بهانه تکیه میکند تا برای خودش و دیگران دلیل پسرویاش توضیح دهد.
اما من از سلامتی خوبی برخوردار نیستم
بهانهجوییهای مربوط به سلامتی از موارد مزمن آن، یعنی احساس خوبی ندارم
نبود سلامت، که میتواند هزار شکل مختلف داشته باشد، به عنوان بهانهای برای شکست در رسیدن به خواستهها، نپذیرفتن مسئولیتهای بیشتر کسب نکردن پول بیشتر و نرسیدن به موفقیت به کار برده میشود.
میلیونها نفر از بهانه جوییهای مربوط به سلامت رنج میبرند، اما آیا این مورد میتواند بهانه قابل قبول به شمار رود؟ یک دقیقه به موفقترین افرادی که میشناسید، بیندیشید و ببینید آیا آنها از بهانه سلامت استفاده کردهاند یانه.
چهار کاری که میتوانید برای غلبه بر بهانه جوییهای مربوط به سلامت انجام دهید
بهترین واکسن در برابر بهانه جوییهای مربوط به سلامت شامل این چهار کار میشود.
۱. از صحبت کردن در مورد سلامتی تان امتناع کنید ظاهراً هر چقدر بیشتر در مورد بیماری مزمن صحبت کنید حتی سرماخوردگی معمولی بیماری بدتر میشود صحبت کردن در مورد نداشتن سلامتی همانند این است که کود پای علفهای هرز بریزید علاوه بر این صحبت کردن در مورد سلامتیتان عادت بدی است این موضوع باعث خستگی اطرافیان میشود این کار باعث میشود فردی خودمحور به نظر بیاید افرادی که موفقیت ذهنی دارند بر تمایل طبیعی برای سخن گفتن در مورد نداشتن سلامتی فائق میآیند ممکن است ،کسی اجازه دهید؛ کلمه ممکن است تأکید کنم کمی حس همدردی دیگران را برانگیزد اما با شکایتهای دائم نمیتواند احترام و وفاداری دریافت کند
2.از ابراز نگرانی کردن در مورد سلامتتان امتناع کنید دکتر والتر آلوارز ، مشاور بازنشسته کلینیک معروف ،مایو، اخیراً نوشته است: من همیشه از افراد نگران میخواهم که کمی تمرین خویشتن داری کنند مثلاً وقتی مردی را دیدم که متقاعد شده بود کیسه صفرای او دچار مشکل آزمایش و عکس برداری جداگانه همگی نشان میدادند این عضو از بدنش كاملاً طبیعی و سالم ،است ملتمسانه از او خواستم که دیگر این عکس برداریها را انجام ندهد من از صدها نفر که فکر میکردند مشکل قلبی دارند، خواستم که دیگر نوار قلب نگیرند
3.به خاطر سلامتی کنونیتان خالصانه شکرگزاری کنید گفته ای قدیمی در این خصوص وجود دارد که بهتر است آن را هر چند وقت یک بار برای خودمان تکرار کنیم به خاطر کفش پاره برای خودم احساس تأسف میکردم تا اینکه فردی را دیدم که پا نداشت.» به جای اینکه شکایت کنید و بگویید حالم خوب نیست بهتر است به خاطر همین سلامتی ای که دارید شاد باشید شکرگزاری برای سلامتی قدرتمندترین واکسن در برابر رشد و توسعه دردها و رنجهای بیشتر و بیماریهای حقیقی به شمار میرود.
۴. اغلب به خودتان یادآوری کنید که بهتر است کار کنید و بمیرید تا اینکه بخواهید به خاطر بیماری یا سن زیاد بیکار بمانید زندگی برای لذت بردن است آن را هدر ندهید با تصور خود روی تخت بیمارستان از زندگی کردن صرف نظر نکنید.
اما برای موفقیت به هوش و ذکاوت نیاز داریم
بهانه جوییهای هوش یا من هوش بالایی ندارم بسیار متداولاند در واقع شاید بتوان گفت حدود ۹۵ درصد افراد این بهانه جویی را در درجات مختلف به کار میگیرند برخلاف انواع دیگر بهانه جوییها افرادی که از این نوع خاص بیماری رنج میبرند رنجشان در سکوت است افراد زیادی نیستند که آشکارا بپذیرند هوش کافی ندارند بلکه این احساس را در درونشان دارند.
اکثر ما دچار دو اشتباه اساسی در زمینه هوش میشویم
۱. قدرت ذهنمان را کمتر از حد واقعی اش تخمین میزنیم
۲. قدرت هوش دیگران را بیش از حد تخمین میزنیم بسیاری از افراد به خاطر این دو اشتباه خودشان را ارزان میفروشند. آنها نمیتوانند از عهدهٔ
موقعیتهای چالش را برآیند؛ زیرا این موقعیتها نیازمند هوشاند؛ اما در این میان فردی ظاهر میشود که اهمیتی به هوش نمیدهد و در نهایت آن شغل را به دست میآورد.
مسئله مهم این نیست که شما چقدر باهوشید بلکه مهم چگونگی استفاده از داشته هایتان است. تفکری که هوش شما را هدایت میکند بسیار مهمتر از میزان قدرت ذهن شماست اجازه دهید تکرار کنم؛ زیرا این موضوع از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است؛ فکری که هوش شما را
هدایت میکند بسیار با اهمیت تر از میزان هوش شماست.
سه شیوه ساده برای درمان بهانه جوییهای هوش از این قرارند
۱. هیچ گاه هوش خودتان را دست کم و هوش دیگران را دست بالا نگیرید خودتان را ارزان نفروشید بر داراییهایتان متمرکز شوید استعدادهای برتر خود را کشف کنید به خاطر داشته باشید میزان هوش شما مهم نیست بلکه نحوه استفاده شما از آن هوش مهم است به جای نگرانی در مورد میزان بهره هوشیتان هوش فعلیتان را مدیریت کنید.
۲. هر روز چندین بار به خودتان یادآور شوید نگرشهای من مهمتر از هوش من هستندنگرش مثبت را در خانه و محل کار تمرین کنید ببینید که چرا میتوانید کاری را انجام دهید نه اینکه چرا نمیتوانید آن را انجام دهید نگرش من برنده خواهم شد را توسعه دهید هوشتان را برای استفادههای مثبت و خلاقانه به کار گیرید از هوشتان برای یافتن راههای پیروزی استفاده کنید نه برای اثبات اینکه بازنده خواهید شد.
3. به خاطر داشته باشید که توانایی فکر کردن ارزشی بسیار بالاتر از توانایی حفظ کردن حقایق دارد. از ذهنتان برای خلق و توسعۀ ایدهها و یافتن شیوههای جدید و بهتر انجام کارها بهرهببرید. از خودتان بپرسید که آیا من از توانایی ذهنیام برای ساختن تاریخ بهره میبرم یا صرفاً آن را برای ضبط تاریخی که از سوی دیگران رقم خورده است به کار میبندم؟
بهانه جوییهای ،سن بیماری شکستی که میگوید هرگز در سن مناسب قرار نگرفتهاید به دو شکل قابل شناسایی مطرح میشود؛ من خیلی پیر هستم و من خیلی جوان هستم
درمان بهانه جوییهای مربوط به سن از این قرارند
3. آینده تان را روی کارهایی سرمایه گذاری کنید که واقعاً میخواهید انجام دهید تنها زمانی دیر میشود که شما اجازه میدهید ذهنتان به سمت منفی گرایی برود و فکر کند خیلی دیراست این فکر را که باید چند سال پیش این کار را آغاز میکردم از خودتان دور کنید این فکر باعث شکست میشود به جای آن فکر کنید که من همین حالا شروع خواهم کردهترین سالهای زندگی پیش روی من قرار دارند افراد موفق همیشه این گونه میاندیشند.
اعتماد به نفس ایجاد کنید و ترس را از بین ببرید
اکثر ترسهای امروزی روان شناختی است نگرانی ،تنش اضطراب و هراس همگی در تصورات منفی و نادرست ریشه دارند اما تنها اطلاع داشتن از ترس باعث از بین رفتن آن نمیشود اگر یک پزشک دریابد که قسمتی از بدن شما دچار عفونت شده است همان جا متوقف نمیشود؛
به درمان خود ادامه میدهد تا عفونت را از بین ببرد درمان قدیمی این تنها در ذهن توست فرض اولیه را بر این میگذارد که در حقیقت ترس وجود ندارد، اما این طور نیست ترس واقعی است. ترس دشمن درجه یک موفقیت است ترس افراد را از سرمایه گذاری روی فرصتها باز می دارد ترس قدرت جسمی را تحلیل می برد؛ در واقع ترس افراد را بیمار میکند باعث مشکلات اندامی میشود و زندگی را کوتاه می.کند وقتی میخواهیدسخن بگویید، ترس دهانتان را میبندد ترس تردید و عدم اعتماد به نفس بیانگر این است که چرا ما هنوز دچار رکود اقتصادیمی شویم ترس بیان میکند که چرا میلیونها نفر دستاوردهای اندکی دارند و از زندگیشان لذت نمیبرند.
ترس را از خودتان دور کنید سپس عمل مناسب را انجام دهید
١. خجالت زده شدن به خاطر ظاهر شخصی / آن را بهبود ببخشید به آرایشگاه یا سالن زیبایی بروید کفش هایتان را تمیز و براق .کنید لباسهای تمیز و اتوکشیده بپوشید به طور -شیک پوش باشید برای این منظور لازم نیست همیشه لباس جدید بپوشید
۴ ترس از چیزهایی که کاملاً از حیطهٔ کنترل شما خارج است / توجهتان را بر خلاصی از ترسهای دیگر معطوف کنید دعا کنید
۵ ترس از آسیب فیزیکی به خاطر چیزی که از کنترل شما خارج است؛ مثل طوفان یا هواپیما / توجهتان را به چیزی کاملاً متفاوت جلب کنید به باغچهٔ خانهتان سری بزنید و علفهای هرز را بکنید با فرزندانتان بازی کنید به سینما بروید.
7.ترس از سرمایه گذاری یا خرید خانه / همۀ فاکتورها را تجزیه و تحلیل ،کنید سپس مصمم باشید تصمیم بگیرید و روی آن استوار باقی بمانید به قضاوت شخصیتان اعتماد داشته باشید
8.ترس از مردم / چشم انداز مناسبی در اختیارشان بگذارید به خاطر داشته باشید دیگران هم مانند شما انسان هستند.
2.تا جایی که میتوانید تلاش کنید فقط افکار مثبت را در بانک حافظه تان قرار دهید. اجازه ندهید افکار منفی و تضعیف کننده به هیولای ذهنی تبدیل شوند. سعی کنید از یادآوری موقعیتها یا حوادث ناخوشایند امتناع کنید/
3.چشم اندازی مناسب برای مردم ایجاد کنید به خاطر داشته باشید مردم بیشتر شبیه به هم هستند تا اینکه بخواهند با هم فرق کنند دیدگاه متعادل دیگران را برای خودتان به ارمغان آورید او هم مثل شما انسان است یک نگرش ادراکی برای خود برگزینید خیلیها هستند که پارس میکنند ما کمتر کنند اما کمتر پیش میآید که گاز بگیرند.
چگونه بزرگ فکر کنیم
در اینجا چهار راهی را بیان میکنیم که به شما کمک میکند تا کلمات افراد با فکرهای بزرگ را در خود توسعه دهید.
4.دیدگاه بزرگی نسبت به شغلتان داشته باشید فکر کنید که در واقع شغل فعلیتان مهم است دارید ترفیع بعدی بیشتر به این بستگی دارد که شما چه فکری در مورد شغل فعلی تان فراتر از چیزهای جزئی و کم ارزش بیندیشید توجه خود را بر اهداف بزرگ قرار دهید قبل از اینکه درگیر مسائل کوچک شوید از خودتان بپرسید آیا این موضوع واقعاً اهمیت دارد؟ با بزرگ فکر کردن بزرگ شوید.
آشنایی با نویسنده کتاب جادوی فکر بزرگ
دکتر دیوید جوزف شوارتز در 23 مارس سال 1927 در آمریکا به دنیا آمد. او در دوران پربار زندگی خود توانست با سخنرانیهای بینظیر خود در زمینه مسائل انگیزشی به افراد زیادی قدرت و انگیزه ببخشد تا بتوانند در زندگی خود به موفقیت برسند. درست است که او در 6 دسامبر سال 1987 در 60 سالگی چشم از جهان فرو بست ولی همواره نوشتهها و سخنرانیهایش یاری دهنده افرادی است، که خواهان رشد و پیشروی هستند.
او در سال 1959 کتاب جادوی فکر بزرگ را نوشت و روانه بازار کرد. مطالب و محتوای این کتاب به قدری ارزشمند و سازنده بود که همان سال کتاب مورد بحث در لیست پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز قرار گرفت. درست است که از آن سال تاکنون 6 میلیون نسخه چاپی از این کتاب فروخته شده ولی هنوز این کتاب به عنوان یکی از ارزشمندترین و پرفروشترین کتابهای موفقیت و رشد فردی در جهان شناخته میشود.
دیدگاهتان را بنویسید