چگونه کسبوکارها در شرایط رکود زنده میمانند؟

اقتصاد جهان همواره شاهد چرخههای رونق و رکود است؛ فراز و نشیبهایی که گاهی حتی قدرتمندترین کسبوکارها را به مرز فروپاشی میکشاند. رکودهای اقتصادی، مانند توفانی ناگهانی، نهتنها سودآوری را کاهش میدهند، بلکه بنیانهای مدیریتی، مالی و استراتژیک شرکتها را به چالش میکشند. با این حال، تاریخ ثابت کرده است که بحرانها همیشه پایان راه نیستند، بلکه آغاز فصل جدیدی از خلاقیت، انعطافپذیری و فرصتهای پنهان هستند.
در رکود اقتصادی سال ۲۰۰۸، برندهایی مانند «نتفلیکس» با سرمایهگذاری بر روی سرویس استریمینگ، صنعت سرگرمی را متحول کردند. حتی در شرایط تحریمها، شرکتهای ایرانی با اتکا به تولید داخلی و بازتعریف زنجیره تأمین، مسیرهای تازهای برای رشد گشودند.
اما رمز بقا در این طوفانها چیست؟ در توانایی پیشبینی، تطبیق سریع و مدیریت هوشمند منابع نهفته است. کسبوکارهایی که از رکود جان سالم به در میبرند، نه با انکار شرایط، بلکه با تحلیل واقعیتها، تقویت ارتباط با مشتریان و بازنگری در مدلهای کسبوکار، خود را برای آیندهای پایدار آماده میکنند.
در این مقاله، با بررسی درسهای ارزشمند از بحرانهای گذشته و نمونههای موفق جهانی و داخلی، مرور میکنیم که چگونه میتوان در شرایط رکود نهتنها زنده ماند، بلکه با تبدیل تهدیدها به فرصت، به بازیابی و رشد دست یافت. از مدیریت مالی هوشمند تا بازاریابی همدلانه، هر آنچه برای عبور از این چالشها نیاز دارید، در ادامه خواهید خواند.
بحرانهای گذشته
انطباقپذیری سریع: هنر چرخش استراتژیک
بحرانها مانند آینهای هستند که نقاط ضعف و قوت کسبوکارها را آشکار میکنند. شرکتهایی که در کمترین زمان به تغییرات پاسخ میدهند، نهتنها زنده میمانند، بلکه گاهی از رقبا پیشی میگیرند.
مثال برجسته:
در دوران کرونا، رستورانهای زیادی با تبدیل آشپزخانههای خود به کارگاههای تولید غذای بستهبندی یا همکاری با پلتفرمهای تحویل غذا (مثل اسنپفود و دیجی کالا مارکت)، درآمد خود را نجات دادند. برخی حتی با ایجاد آشپزی آنلاین (کلاسهای مجازی پخت غذا)، جریان درآمدی جدیدی ساختند.
چگونه مدل درآمدی را سریع تغییر دهیم؟
- شناسایی نیازهای فوری بازار (مثلاً در بحران کرونا: بهداشت، تحویل بدون تماس).
- استفاده از منابع موجود برای پاسخ به این نیازها (مثلاً استفاده از فضای رستوران به عنوان مرکز بستهبندی).
- آزمایش مدل جدید با (حداقل محصول قابلعرضه) و دریافت بازخورد مشتریان.
- مقیاسبندی سریع در صورت موفقیت
۲. حفظ جریان نقدینگی: خون حیاتبخش کسبوکار
در رکود،نقدینگی مهمتر از سودآوری کاغذی است. شرکتهایی که نقدینگی خود را مدیریت میکنند، حتی با کاهش درآمد، به حیات ادامه میدهند.
راهکارهای عملی:
الف) کاهش هزینههای غیرضروری:
– جایگزینی دفتر کار گرانقیمت با فضای دورکاری (مثال: شرکت ایرانی «آپارات» که ۷۰٪ هزینههای اداری را با دورکاری کاهش داد).
– حذف پروژههای کمبازده و تمرکز بر خدمات پرفروش.
ب) مذاکره هوشمند با تأمینکنندگان:
– تبدیل پرداختهای یکجا به اقساط بلندمدت (مثال: مذاکره یک تولیدی پوشاک با تأمینکنندگان پارچه برای پرداخت ۶۰ روزه).
– استفاده از پیشخرید از مشتریان برای تأمین نقدینگی (مثلاً پیشفروش محصولات با تخفیف ۲۰٪).
۳. تقویت ارتباط با مشتریان: از توابع اعتماد
در بحرانها، مشتریان به دنبال برندهایی هستند که همدلی و مسئولیتپذیری نشان دهند.
– بازاریابی همدلانه (Empathy Marketing):
– مثال جهانی: شرکت نایک در بحران کرونا با شعار «اگر رؤیایی داری، امروز در خانه بمان» ، همزمان با فروش آنلاین، حس مسئولیت اجتماعی خود را تقویت کرد.
– مثال داخلی: یک کافیشاپ در تهران که در دوران رکود، به ازای هر خرید، یک وعده غذا به نیازمندان اهدا میکرد.
– چگونه ارتباط را تقویت کنیم؟
– ارائه خدمات رایگان یا تخفیفهای ویژه به مشتریان وفادار.
– استفاده از شبکههای اجتماعی برای گفتوگوی صمیمانه(مثلاً لایوهای اینستاگرامی با پاسخ به سوالات مالی مشتریان).
۴. استفاده از فناوری: سلاح نامرئی بقا
فناوری نهتنها هزینهها را کاهش میدهد، بلکه فرصتهای جدیدی خلق میکند.
– اتوماسیون فرآیندها:
– مثال: یک شرکت بازرگانی که با نرمافزار ERP، زمان پردازش سفارشات را از ۳ روز به ۳ ساعت کاهش داد.
– فروش آنلاین:
– راهاندازی وبسایت یا فروشگاه اینستاگرامی.
– تحلیل داده برای پیشبینی روندها:
– استفاده از ابزارهایی مانند **گوگل آنالیتیکس** یا **Power BI** برای شناسایی الگوهای خرید در بحران.
بحران، معلم بیرحم اما صادقی است!
کسبوکارهایی که این چهار درس را به استراتژی خود تبدیل میکنند، نهتنها در رکود زنده میمانند، بلکه برای رونقهای آینده آماده میشوند.
مهمترین نکته:
“هیچگاه در بحران، تنها بر کاهش هزینهها تمرکز نکنید؛ به دنبال تغییر قواعد بازی باشید.”
بخش دوم: راهکارهای عملی برای بقا در رکود
الف) مدیریت مالی هوشمند: نقشه نجات پول نقد
در رکود، نقدینگی پادشاه است. حتی سودآورترین شرکتها بدون جریان نقدی سالم، محکوم به شکست هستند.
۱. ایجاد صندوق اضطراری (۳-۶ ماه هزینههای ثابت):
چگونه؟
– محاسبه متوسط ماهانه هزینههای ثابت (حقوق، اجاره، قبوض).
– اختصاص ۱۰٪ از سود ماهانه به این صندوق تا به رقم هدف برسید.
– مثال:یک فروشگاه لوازم خانگی در اصفهان، با ذخیره ۴ ماهه هزینهها، در دوران تحریمها از تعدیل نیرو جلوگیری کرد.
– ۲. بهبود گردش مالی:
– فروش سریع موجودی انبار:
– حراجهای فلش (مثلاً ۴۸ ساعته) با تخفیفهای جذاب (۲۰-۳۰٪).
– استفاده از پلتفرمهای دیجیتال مانند **دیوار** یا **شیپور** برای فروش سریع.
– پیشفروش خدمات:
– پیشفروش دورههای آموزشی با ۳۰٪ تخفیف (مثال: یک آموزشگاه زبان در تهران، ۶۰ میلیون تومان پیشفروش کرد).
– صدور کوپنهای قابل استفاده در آینده (مثلاً کوپن ۱۰۰ هزار تومانی با خرید ۵۰۰ هزار تومان).
ب) بازتعریف استراتژی بازاریابی: از بقا تا رقابت
در رکود، بازاریابی نه یک هزینه، بلکه سرمایهگذاری برای حفظ جایگاه است.
۱. تمرکز بر مشتریان وفادار:
– شناسایی ۲۰٪ مشتریانی که ۸۰٪ سود را ایجاد میکنند (قانون پارتو).
– مثال: یک فروشگاه آنلاین با ارسال هدیه ویژه به مشتریان پرتکرار، ۴۰٪ افزایش فروش را تجربه کرد.
۲. کمپینهای هوشمند:
– حمایت از کسبوکارهای کوچک:
– مثال جهانی: پلتفرم Etsyبا معرفی برندهای کوچک در تبلیغات، اعتماد مشتریان را جلب کرد.
– مثال داخلی: یک کافه در کرج با کمپین «هر فنجان قهوه، یک قدم به نجات کسبوکار ما»، مشتریان را به حامیان تبدیل کرد.
– تخفیفهای محدود و استراتژیک:
– مثلاً تخفیف ۲۵٪ فقط برای مشترکین خبرنامه یا دنبالکنندگان اینستاگرام.
ج) بهینهسازی منابع انسانی: نیروی کار چابک، رمز بقا
در بحران، انعطافپذیری تیم از هر چیز دیگری مهمتر است.
۱. آموزش مهارتهای چندگانه:
– **چگونه؟**
– برگزاری کارگاههای داخلی رایگان (مثلاً آموزش فروش آنلاین به کارمندان اداری).
– استفاده از پلتفرمهای آموزشی مانند **فرادرس** یا **مکتبخونه**.
– مثال: یک شرکت نرمافزاری در مشهد، با آموزش کدنویسی به تیم پشتیبانی، هزینههای استخدام توسعهدهنده جدید را حذف کرد.
۲. مدلهای کاری ترکیبی:
– **کاهش ۴۰-۵۰٪ هزینههای اداری** با دورکاری ۳ روز در هفته.
– استفاده از ابزارهایی مثل **اسلک** برای ارتباط تیمی و **Trello** برای مدیریت پروژه.
– مثال: یک استارتآپ تهرانی با دورکاری کامل، ماهانه ۲۰ میلیون تومان در هزینههای دفتر صرفهجویی کرد.
—
د) تنوع بخشی به محصولات/خدمات: بازی با کارتهای جدید
رکود زمان مناسبی برای آزمودن ایدههای جسورانه است.
۱. تغییر خط تولید:
– مثالهای موفق:
– شرکت خودروسازی **تسلا** در بحران ۲۰۰۸، با تمرکز بر خودروهای الکتریکی ارزانقیمت، از ورشکستگی نجات یافت.
– یک کارگاه تولید پوشاک در تبریز، در دوران کرونا به تولید ماسکهای سه لایه با طراحیهای خلاقانه روی آورد.
-۲. افزودن خدمات جانبی:
– مشاوره رایگان:
– مثلاً یک سالن زیبایی که مشاوره پوست و مو بهصورت آنلاین ارائه میدهد.
– ارزش افزوده رایگان:
– مثال: یک فروشگاه لوازم ورزشی با ارائه برنامه تمرینی رایگان، فروش خود را ۲۵٪ افزایش داد.
نکته طلایی: ترکیب راهکارها
موفقترین شرکتها در رکود، این چهار استراتژی را **همزمان** اجرا میکنند:
– صندوق اضطراری میسازند،
– بازاریابی را به سمت مشتریان وفادار سوق میدهند،
– تیم را چابک نگه میدارند،
– و محصولات جدیدی خلق میکنند.
پیشنهاد :
یک جدول ۳۰-۶۰-۹۰ روزه برای اجرای این راهکارها طراحی کنید. مثلاً در ۳۰ روز اول، روی فروش موجودی انبار و آموزش تیم تمرکز کنید.
.
اشتباهات مهلک در دوران بحران
رکود اقتصادی مانند یک میدان مین است؛ یک اشتباه کوچک میتواند ویرانگر باشد. در این بخش، سه خطای استراتژیک را بررسی میکنیم که حتی شرکتهای باتجربه را به ورطه سقوط میکشانند:
کاهش کیفیت محصولات: خودکشی برند
مشکل:
کاهش کیفیت مواد اولیه یا خدمات برای صرفهجویی مالی، شاید در کوتاهمدت هزینهها را کم کند، اما اعتماد مشتری را نابود میکند. اعتماد، سالها طول میکشد تا ساخته شود، اما تنها یک اشتباه برای نابودی آن کافیست
– مثال فاجعهبار:
شرکت **تینکو** در بحران ۲۰۰۸، کیفیت رنگهای صنعتی خود را کاهش داد. نتیجه؟ از دست دادن ۳۵٪ مشتریان دائمی و ورشکستگی در کمتر از ۲ سال!
– راهکار جایگزین:
– مذاکره با تامینکنندگان برای خرید مواد اولیه با قیمت پایینتر (نه کیفیت پایینتر).
– حذف ویژگیهای غیرضروری محصولات به جای کاهش کیفیت (مثلاً حذف جعبه لوکس و استفاده از بستهبندی ساده).
– شفافیت با مشتریان: اگر مجبور به تغییراتی هستید، دلیل آن را توضیح دهید.
قطع کامل بودجه بازاریابی: چشمبستن روی واقعیت
مشکل:
حذف بازاریابی در بحران، یعنی نادیده گرفتن این واقعیت که رقبا از فرصت استفاده میکنند تا سهم بازار شما را تصاحب کنند.
– مثال هشداردهنده:
در رکود ۲۰۲۰، یک برند لوازم آرایشی ایرانی، تبلیغات را متوقف کرد. رقیب کوچکترش با سرمایهگذاری روی تبلیغات اینستاگرامی و معرفی محصولات ضدویروس، ۲۰٪ از بازار آنها را بلعید!
– راهکار جایگزین:
– تمرکز بر بازاریابی کمهزینه (مثلاً تولید محتوای آموزشی در شبکههای اجتماعی).
– استفاده از بازاریابی دهانبهدهان با تشویق مشتریان وفادار به معرفی کسبوکار.
– همکاری با میکرو اینفلوئنسرها به جای سلبریتیهای پرهزینه.
—
تصمیمگیریهای احساسی: بازی با چشمبند
مشکل:
در بحران، ترس و استرس مدیران را به سمت تصمیمهای شتابزده سوق میدهد. این تصمیمات، مانند قطع عضو بدون بیحسی است!
-مثال تلخ:
یک شرکت گردشگری در دوران کرونا، بدون تحلیل داده، تمام نیروهای خود را اخراج کرد. نتیجه؟ هنگام بازگشت رونق گردشگری، نتوانست به سرعت پاسخگوی تقاضا باشد و بازار را به رقبا واگذار کرد.
-راهکار جایگزین:
– ایجاد تیم بحران متشکل از مدیران مالی، بازاریابی و عملیات برای تصمیمگیری جمعی.
– استفاده از ابزارهای تحلیل داده مانند Google Analytics یا نرمافزارهای حسابداری برای شناسایی روندها.
– تست A/B قبل از اجرای تصمیمات بزرگ (مثلاً آزمایش کاهش ۱۰٪ نیرو در یک شعبه قبل از تعمیم آن).
نکته طلایی: بحران، جای آزمون وخطا نیست!
“در رکود، هر تصمیم باید مانند حرکت شطرنج باشد: با محاسبه دقیق، پیشبینی چند قدم بعدی، و آمادگی برای سناریوهای مختلف.”
چکلیست فوری برای اجتناب از اشتباهات:
۱. قبل از هر تصمیم، از خود بپرسید: «آیا این اقدام، اعتماد مشتریان را خدشهدار میکند؟»
۲. حداقل ۱۰٪ از بودجه را به بازاریابی اضطراری اختصاص دهید.
۳. هر تصمیم بزرگ را با دادههای واقعی (نه احساسات) بسنجید.
پیشنهاد:
افزودن یک مصاحبه ویدئویی کوتاه با مدیرعامل یک شرکت که به دلیل این اشتباهات شکست خورده و درسهایش را به اشتراک میگذارد.
نمونههای موفق جهانی و داخلی
نمونه جهانی: Airbnb و چرخش به سمت «تجربیات مجازی»
چالش:
در بحران کرونا، صنعت گردشگری با کاهش ۷۵٪ سفرها مواجه شد. Airbnb که ۸۰٪ درآمدش از اجاره اقامتگاهها بود، یکشبه با خطر ورشکستگی روبهرو شد.
اقدامات کلیدی:
۱. تجربیات مجازی (Online Experiences):
– تبدیل راهنمایان محلی به میزبانان تورهای مجازی (مثلاً آموزش آشپزی ایتالیایی، تور موزههای پاریس بهصورت زنده).
– بیش از ۵۰ نوع تجربه مجازی در ۳۰ کشور عرضه شد.
۲. تغییر تمرکز به اجارههای بلندمدت: – تبلیغ اقامتگاهها برای دورکاری و فرار از شهرهای شلوغ.
۳. **کمپین بازاریابی همدلانه:
– پیام «هر جا که هستی، میتوانی کشف کنی» به جای تأکید بر سفرهای بینالمللی.
نتایج:
– تا پایان ۲۰۲۱، بیش از ۱ میلیون تجربه مجازی فروخته شد.
– ارزش سهام Airbnb از ۶۸ دلار در مارس ۲۰۲۰ به ۲۱۲ دلار در دسامبر ۲۰۲۱ رسید.
– درس کلیدی: حتی در تاریکترین بحرانها، بازتعریف «مفهوم سفر» ممکن است!
نمونه داخلی: فروشگاههای آنلاین ایرانی و فتح بازارهای محلی در تحریمها
چالش:
تحریمها دسترسی به مواد اولیه وارداتی را قطع کرد و پرداختهای بینالمللی را غیرممکن ساخت.
اقدامات کلیدی:
۱. تولید مبتنی بر منابع داخلی:
– مثال: یک فروشگاه لوازم آرایشی در تهران، با همکاری تولیدکنندگان محلی، خط تولید رژلب گیاهی راهاندازی کرد.
۲. **بازاریابی هوشمند در شبکههای اجتماعی:
– استفاده از اینستاگرام و تلگرام برای فروش مستقیم (حتی در شهرهای کوچک).
– کمپینهای «ایرانی بخرید» با مشارکت اینفلوئنسرهای محلی.
۳. ساختار پرداخت امن:
– استفاده از درگاههای پرداخت داخلی و تحویل اکسپرس با همکاری پست.
نتایج:
– رشد ۴۰٪ فروشگاههای آنلاین ایرانی در سال ۱۴۰۱ (براساس آمار اتاق بازرگانی).
– یک فروشگاه لوازم خانگی در اصفهان، با تمرکز بر بازارهای استانی، فروش خود را ۳ برابر کرد.
درس کلیدی: تحریمها میتواند بهانهای برای کشف ظرفیتهای بکر داخلی باشد.
نکات طلایی مشترک در نمونههای موفق
۱. پاسخ سریع به تغییرات:
– Airbnb تنها در ۲ هفته، پلتفرم تجربیات مجازی را راهاندازی کرد.
۲. **استفاده از منابع موجود:**
– فروشگاههای ایرانی به جای مواد اولیه خارجی، از گیاهان دارویی محلی استفاده کردند.
۳. ارتباط مستقیم با مشتری:
– هر دو نمونه با زبان صمیمی و شفاف، اعتماد مشتریان را جلب کردند.
پیشنهاد برای کسبوکارهای ایرانی:
ایده عملی: اگر تولیدکننده هستید، یک محصول «ضدتحریمی» طراحی کنید (مثلاً کالایی که کاملاً از مواد داخلی ساخته میشود).
ابزار پیشنهادی: استفاده از پلتفرمهای داخلی مانند «اسنپمارکت» یا «دیجیکالا» برای دسترسی به بازار ملی.
آمادگی برای دوران پسابحران
بحرانها پایان راه نیستند، بلکه آغازی برای تحول هستند. کسبوکارهایی که از این مرحله عبور میکنند، با درسهای ارزشمندی روبهرو میشوند که میتواند آنها را به نسخهای قویتر و هوشمندتر تبدیل کند. در این بخش، سه استراتژی کلیدی برای تبدیل تهدیدها به فرصتهای طلایی پس از بحران را بررسی میکنیم:
۱. تبدیل بحران به موتور محرکه رشد
بحرانها مانند یک ذرهبین غولپیکر، نقاط ضعف و قوت کسبوکار را آشکار میکنند. کلید رشد، استفاده از این insights برای بازسازی است.
مثال الهامبخش:
شرکت مایکروسافت پس از رکود ۲۰۰۸، با سرمایهگذاری بر روی سرویس ابری Azure، امروز به یکی از بازیگران اصلی فناوری ابری تبدیل شده است.
– راهکارهای عملی:
– برگزاری جلسات طوفان فکری با موضوع: «چه فرصتهایی در این بحران کشف کردیم؟»
– ایجاد خط تولید جدید برپایه نیازهای شناساییشده در بحران (مثلاً یک آموزشگاه زبان که دورههای آنلاین اختصاصی برای شرکتها طراحی کند).
– استفاده از **تکنیک Pivot** (چرخش استراتژیک) برای ورود به بازارهای مرتبط.
—
۲. تحلیل عملکرد تیم و فرآیندها: درسهایی از خط مقدم
دوران بحران، بهترین آزمایشگاه برای ارزیابی واقعی عملکرد تیم است.
– گامهای اجرایی:
الف) ارزیابی عملکرد تیم:
– استفاده از ماتریس Skill-Will (مهارت-انگیزه) برای شناسایی اعضایی که در بحران درخشیدند یا نیاز به آموزش دارند.
– مثال: یک استارتآپ فناوری، پس از تحلیل عملکرد، متوجه شد تیم فروش آنلاین ۳ برابر تیم فروش تلفنی نتیجه داده است.
ب) بازنگری فرآیندها:
– حذف فرآیندهای کاغذبازی و غیرضروری که در بحران کندی ایجاد کردند.
– اتوماسیون حداقل ۳ فرآیند دستی (مثلاً صدور پیشفاکتور یا پشتیبانی مشتریان با چتبات).
ابزار پیشنهادی:
– نظرسنجی داخلی از کارمندان با سوالاتی مانند:
کدام فرآیند در بحران بیشترین مشکل را ایجاد کرد؟
چه مهارتی باعث شد بهتر با چالشها کنار بیایم؟
—
۳. سرمایهگذاری بر نوآوری و زیرساختها: سوخت حرکت به جلو
پس از بحران، رقابت بر سرسرعت بازیابی و آمادگی برای آینده است.
اقدامات کلیدی:
الف) توسعه زیرساختهای دیجیتال:
– مثال: یک فروشگاه زنجیرهای ایرانی که پس از تحریمها، سیستم انبارداری هوشمند مبتنی بر IoT راهاندازی کرد.
– سرمایهگذاری بر امنیت سایبری (پس از افزایش حملات در دوران دورکاری).
– ب) ساخت اکوسیستم نوآوری:
– راهاندازی شتابدهنده داخلی برای حمایت از ایدههای کارمندان (مثلاً ۱۰٪ از سود ماهانه به بهترین ایده نوآورانه اختصاص یابد).
– مشارکت با استارتآپها برای توسعه فناوریهای پیشرو (مثلاً استفاده از هوش مصنوعی در تحلیل رفتار مشتری).
دادههای الهامبخش:
– براساس گزارش مککینزی، ۷۰٪ شرکتهایی که در بحران ۲۰۰۸ بر نوآوری تمرکز کردند، رشد مالی خود را تا ۲۰۱۵ حفظ کردند.
نکته طلایی: برنامهریزی برای بحران بعدی
هیچ بحرانی آخرین بحران نیست. برنامهریزی بلندمدت باید شامل این موارد باشد:
– ایجاد صندوق اضطراری برابر با ۱۲ ماه هزینههای ثابت.
– آموزش تیم برای مدیریت بحران (با شبیهسازی سناریوهای احتمالی).
– ساخت شبکه امن با تأمینکنندگان و شرکای قابل اعتماد.
پیشنهاد نهایی:
«پس از هر بحران، یک سند درسهای آموخته شده تهیه کنید و آن را به عنوان بخشی از DNA سازمانی خود نهادینه سازید. این سند باید پاسخگو باشد:
– چه کاری را خوب انجام دادیم؟
– چه چیزی را باید متوقف کنیم؟
– چه چیزی را باید شروع کنیم؟»
نتیجهگیری
بحرانها همچون آتشِ آزمونی هستند که کسبوکارها را در کورهٔ سختِ تغییرات میسوزانند، اما آنهایی که از این آتش گذر میکنند، فولادِ سازمانیِ مقاومتر و درخشانتری خواهند شد. تاریخ اقتصاد پر است از شرکتهایی که نهتنها در طوفانهای رکود نابود نشدند، بلکه با خلاقیتِ بیپروا و انعطافپذیریِ استراتژیک، به غولهای صنعت تبدیل شدند.
درسهای این مقاله نشان میدهد بقا در بحران، تنها به ذخیرهٔ منابع مالی محدود نمیشود. این یک بازی ذهنی است که در آن باید:
– مدلهای درآمدی را در کوتاهترین زمان بازتعریف کرد،
– با مشتریان نه بهعنوان «مصرفکننده»، بلکه بهعنوان «همپیمان» رفتار کرد،
– و از فناوری بهعنوان اهرمی برای جهش استفاده نمود.
اما نکتهٔ کلیدی اینجاست: تابآوری سازمانی، محصول برنامهریزی بلندمدت است. شرکتهایی که امروز زیرساختهای دیجیتال میسازند، تیمهای چابک تربیت میکنند و نوآوری را در DNA خود جاری میکنند، فردا نهتنها از بحران بعدی جان سالم به در میبرند، بلکه سهم بازار رقبا را نیز تصاحب خواهند کرد.
همانطور که «هاروارد بیزینس ریویو» میگوید:
«کسبوکارهای بازمانده از بحران، سه ویژگی دارند:
سرعت در تطبیق، شفافیت در تصمیمگیری، و جسارت در ریسکپذیری.»
پس بیایید بحران را نه بهعنوان یک تهدید، بلکه بهعنوان فرصتی برای بازنگریِ جسورانه ببینیم. برنامهریزی امروز، فردایی میسازد که در آن، نه فقط زنده میمانید، بلکه پیشتاز خواهید بود.
دیدگاهتان را بنویسید