جستجو برای:
  • خانه
  • پادکست
  • طراحی وب سایت
  • سئو و بهینه‌سازی وب‌سایت
  • تولید محتوای متنی
  • وبلاگ
  • درباره آمنه ملاحی
  • تماس با ما
محکم سازی پایه‌های کسب‌وکار
  • خانه
  • پادکست
  • طراحی وب سایت
  • سئو و بهینه‌سازی وب‌سایت
  • تولید محتوای متنی
  • وبلاگ
  • درباره آمنه ملاحی
  • تماس با ما
0
Login / Register

47 سوالی که قبل از شروع یک کسب‌وکار جدید باید از خود بپرسید؟

47 سوال قبل شروع کسب‌وکار

راه‌اندازی یک کسب و کار ذاتاً ریسکی است. راه‌اندازی کسب و کار شما نیاز به یک برنامه، سرمایه و تلاش زیادی دارد. از ارائه یک‌ایده تجاری عالی تا ایجاد ساختار تجاری مناسب برای اجرای این‌ایده؛ از جمع‌آوری پول برای تأمین هزینه‌های راه‌اندازی تا انجام تحقیقات بازار برای توجیه دلیل وجودی شرکت شما، چندین مرحله وجود دارد تا بتوانید حتی به باز کردن در‌ها (فیزیکی یا مجازی) به روی مشتریان خود فکر کنید.
اگر به دنبال یک مسیر سریع از ‌ایده تا اجرا هستید.از سوی دیگر، اگر هنوز در مراحل اولیه برنامه‌ریزی هستید، به جای درستی آمده‌اید. بهترین راه برای به دست آوردن جواب این است که ابتدا تمام سؤالات سخت را از خود بپرسید. اگرچه ممکن است پاسخ دقیقی برای هر یک از این سؤالات نداشته باشید، این مجموعه سؤالات راهی عالی برای فکر کردن شما در مورد همه چیز – بزرگ و کوچک – که برای راه‌اندازی کسب و کار شما انجام می‌شود، است.

47 سؤال برای کمک به شما در راه‌اندازی یک کسب و کار موفق

بدیهی است که چیز‌های زیادی برای شروع یک کسب و کار وجود دارد. پس چگونه می‌توانید مطمئن باشید که ابتدا به همه چیز فکر کرده‌اید؟ خوب، شما نمی‌توانید. قانون شماره یک – شما به عنوان یک صاحب کسب و کار برای موارد غیرمنتظره آماده باشید. گفته می‌شود، شما می‌توانید هر گام ممکن را برای کاهش خطرات غیرمنتظره بردارید. ما ۵۰ سؤال مهم را ابداع کرده‌ایم تا به شما در انجام این کار کمک کنیم. از آنجایی که در اینجا موارد زیادی وجود دارد، ما این سؤالات را به حوزه‌های خاصی تقسیم کرده‌ایم. در ادامه بخوانید تا دریابید که در مورد‌ ایده و ساختار کسب و کار خود، رقابت و مشتریانی که بازار را شکل می‌دهند، مؤلفه‌های مالی و سازمانی که باید برای ایجاد کسب و کار خود به آن‌ها بپردازید و در نهایت، برندی که باید بپرسید، چه سؤالاتی باید بپرسید. برای ایجاد کار خواهد کرد.

ایده کسب و کار

۱. چه مشکلی را حل می‌کنید؟
این اولین سؤالی است که باید از خود بپرسید، زیرا در نهایت به شما می‌گوید که آیا نیاز واقعی به محصول یا خدماتی که قصد دارید به بازار عرضه کنید وجود دارد یا خیر. ‌ایده کسب و کار شما از کجا آمده است؟ آیا تقاضای ارضا نشده برای یک محصول یا خدمات خاص یا نیاز به نوآوری یا بهبود در نحوه ارائه محصول یا خدمات را مشاهده کرده‌اید؟ شاید راهی برای ارائه کیفیت با مقرون به صرفه‌تر، یا سیستم تحویل سریع‌تر، یا صرفاً با رویکرد مشتری پسندتر از استاندارد‌های صنعت پیدا کرده باشید. هر چیزی که ریشه‌ایده کسب و کار شما را دارد، مطمئن باشید که این چیزی است که یک مشکل واقعی را با یک راه حل قابل اجرا حل می‌کند. علاوه بر این، مطمئن باشید که راه حلی که ارائه می‌دهید نیز سودآور است. در واقع، هدف شما در اینجا شناسایی نیاز به‌ ایده و همچنین توانایی این‌ایده برای ایجاد سود است.

۲. آیا طرح تجاری دارید؟
البته، این یک چیز است که بگوییم یک‌ ایده عالی دارید که می‌تواند سودآور باشد. نشان دادن آن چیز دیگری است. طرح کسب و کار شما برای همین است. این فرصتی است که‌ا یده خود را به طور کامل توضیح دهید – برای انجام تجزیه و تحلیل SWOT (نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصت‌ها، تهدیدها). تشریح ویژگی‌های کلیدی بازار گسترده‌تر از جمله رقابت و مشتریان؛ ارائه پیش‌بینی‌های مالی که سودآوری‌ایده را نشان می‌دهد. و بیشتر با این حال، لزوماً هیچ قانون رسمی در مورد آنچه باید در یک طرح تجاری وجود داشته باشد وجود ندارد. همانطور که در مقاله‌ای از Small Business Administration (SBA) اشاره می‌شود، «طرح کسب‌وکار ابزاری مکتوب در مورد کسب‌وکار شما است که ۳ تا ۵ سال آینده برنامه‌ریزی می‌کند و مسیری را که کسب‌وکار شما قصد دارد برای کسب درآمد و افزایش درآمد طی کند، مشخص می‌کند. به آن به عنوان یک پروژه زنده برای کسب و کار خود فکر کنید، نه به عنوان یک سند یکبار مصرف. آن را به طرح‌های کوچک تقسیم کنید – یکی برای فروش و بازاریابی، یکی برای قیمت‌گذاری، یکی برای عملیات و غیره. در نهایت، این سند ارزشمندی برای تضمین وام‌های بانکی، تأمین مالی سرمایه‌گذاران، یا فقط برای ارائه مجموعه‌ای از معیار‌های معنادار برای پیگیری خواهد بود. طرح کسب و کار شما که به درستی تدوین شده باشد، باید به شما این فرصت را بدهد که به طور عینی در مورد قطعات متحرک مختلفی فکر کنید که در نهایت باید با هم جمع شوند تا‌ایده شما را به واقعیت تبدیل کنند.

۳. پیشنهاد فروش منحصر به فرد شما (USP) چیست؟
ارزشی که به مشتریان خود ارائه خواهید داد چیست؟ آیا واقعاً تقاضا برای این ارزش وجود دارد و آیا واقعاً می‌توانید آن را تحویل دهید؟ و آیا می‌توانید آن ارزش را به گونه‌ای ارائه دهید که پیشنهادات فعلی در بازار را بهتر کند؟ نکته کلیدی پشت یک‌ایده عالی این است که احتمالاً در بین مشتریان بالقوه طنین انداز می‌شود یا به این دلیل که چیزی را ارائه می‌دهد که تاکنون در بازار دیده نشده است، زیرا به طور قابل توجهی چیزی را در بازار بهبود می‌بخشد، زیرا دسترسی به چیزی را در بازار که برای آن وجود دارد بهبود می‌بخشد. تقاضای زیاد، یا به این دلیل که در غیر این صورت ارزشی متمایز را برای مشتری نشان می‌دهد که در جای دیگری قابل دریافت نیست. اطمینان حاصل کنید که کاملاً درک کرده‌اید که چه چیزی باعث منحصربفرد بودن ارائه محصول یا خدمات شما می‌شود و به همان اندازه مهم است که چرا این ویژگی‌های منحصر به فرد فرصتی برای سودآوری است.

۴. آیا دلیلی برای‌ایده شما وجود دارد؟
بنابراین شما ارزش پیشنهادی منحصر به فردی را ایجاد کرده‌اید که در‌ ایده شما وجود دارد. اما چگونه می‌توانید مطمئن باشید که این چیزی است که مردم واقعاً برای آن هزینه می‌کنند؟ اینجاست که اثبات مفهوم وارد می‌شود. طبق تعریفی که واژه‌نامه گارتنر از اصطلاحات تجاری ارائه می‌کند، اثبات مفهوم «نمایش یک محصول، خدمات یا راه‌حل در زمینه فروش است. یک POC باید نشان دهد که محصول یا مفهوم نیاز‌های مشتری را برآورده می‌کند و در عین حال یک مورد تجاری قانع‌کننده را برای پذیرش ارائه می‌دهد. به عبارت دیگر، آیا سابقه‌ای وجود دارد که ثابت کند مردم برای چیزی که شما ارائه می‌دهید پرداخت خواهند کرد؟ در حالی که پیشنهاد شما ممکن است یک پیشنهاد منحصر به فرد باشد، آیا سابقه موفقیت برای ارائه محصول یا خدمات مشابه وجود دارد؟ آیا خودتان حتی موفقیت حکایتی را در فروش دیگران در محصول یا خدمات خود تجربه کرده‌اید؟ و آیا این موفقیت حکایتی به اندازه کافی قانع‌کننده است که راه‌اندازی کل یک تجارت را توجیه کند؟ به طور خلاصه، شما به دنبال یافتن تعادل کامل بین چیزی هستید که در آن واحد بدیع و اثبات شده است – یک چرخش ارزش منحصر به فرد در یک محصول یا خدمات با سابقه اثبات شده.

۵. آیا به یک نام تجاری خوب فکر کرده‌اید؟
باور کنید یا نه، این یکی از سخت‌ترین بخش‌های فرآیند است. ایجاد یک نام عالی می‌تواند واقعاً چالش برانگیز باشد. و این منطقی است. به هر حال، خیلی چیز‌ها به نام تجاری بستگی دارد. نام مناسب به طور مؤثر کاری را که کسب و کار شما انجام می‌دهد را توصیف می‌کند، هویت کسب و کار شما را منتقل می‌کند و به مشتریان هدف شما چیزی به یاد ماندنی می‌دهد تا روی آن چفت شوند. در حالی که یک نام ناقص ممکن است‌ایده کسب و کار شما را به شکست محکوم نکند، نام عالی می‌تواند یک تغییر واقعی بازی در جستجوی موفقیت شما باشد. در این مرحله عجله نکنید. برای‌ایده پردازی زمان بگذارید، آن‌ها را توسط افرادی که می‌شناسید و به آن‌ها اعتماد دارید اجرا کنید، و به چیزی که به نظر شما درست نیست بسنده نکنید. هنگامی که نام کسب و کار مناسب را پیدا کردید، می‌توانید به مراحل اداری مانند ثبت نام، صدور مجوز و تشکیل پرونده مالیاتی بروید.

۶. آیا می‌توانید‌ایده کسب و کار خود را تنها در چند کلمه توضیح دهید؟
یک ضرب المثل قدیمی وجود دارد که می‌گوید: \”اگر نمی‌توانید آن را به سادگی توضیح دهید، به اندازه کافی آن را درک نمی‌کنید. \” گاهی اوقات این نقل قول به آلبرت انیشتین نسبت داده می‌شود، اگرچه مورخان به طور کلی این موضوع را مورد مناقشه قرار داده‌اند، به ویژه با توجه به پیچیدگی واقعی نظریه‌های علمی او. برای شوخ طبعی، ممکن است به خوبی توسط یک بزرگ تجاری ناشناخته ابداع شده باشد، زیرا به طرز درخشانی برای مفهوم راه‌اندازی کسب و کار کاربرد دارد. شما باید بتوانید‌ایده کسب و کار خود را در کمتر از ۳۰ ثانیه توضیح دهید – طول به اصطلاح آسانسور. این مهم است، زیرا حدوداً مدت زمان توجه افراد عادی است. دامنه توجه ممکن است برای سرمایه‌گذاران خطرپذیر متوسط حتی کوتاه‌تر باشد. اگر به دنبال این هستید که دیگران را در مورد‌ایده خود هیجان‌زده کنید، شاید حتی به اندازه کافی برای جذب سرمایه‌گذاران با ارزش، بتوانید‌ایده کسب و کار خود را به روشی متقاعد‌کننده، واضح و مختصر منتقل کنید.

ساختار کسب و کار

۷. ساختار قانونی کسب و کار شما چگونه خواهد بود؟
اکنون زمان تعیین بهترین ساختار قانونی برای کسب و کارتان بر اساس مقیاس عملیات، تعهدات قانونی خاص بخش شما و ماهیت محصول یا خدمات شما است. آیا کسب و کار شما یک شرکت سهامی خاص، یک شرکت با مسئولیت محدود، یک مشارکت یا یک شرکت سهامی خواهد بود؟ آیا کسب و کار شما به عنوان یک نهاد غیرانتفاعی، یک سازمان مذهبی به دنبال وضعیت معافیت مالیاتی یا یک تجارت سنتی آجر و ملات در فضای خرده فروشی در نظر گرفته شده است؟ هر یک از این نوع نهاد‌ها قوانین خاص خود را برای ثبت، صدور مجوز، وضعیت مالیاتی، مقررات عملیاتی و غیره دارند. این شما هستید که تعیین می‌کنید کدام یک از این مدل‌ها برای محصول یا خدمات شما منطقی‌تر است. اگر مطمئن نیستید، این زمان عالی برای مشورت با یک وکیل تجاری است. باید مطمئن باشید که این مرحله را درست انجام داده‌اید زیرا بسیاری از مراحل بعدی به برقراری تماس درست در اینجا بستگی دارد.

.8 آیا نیاز به ثبت کسب و کار دارید؟
پاسخ به این سؤال ممکن است برای هر صاحب کسب و کار مشتاق متفاوت باشد و به عواملی مانند محل زندگی شما، ماهیت کسب و کار و مقیاس مورد نظر شما بستگی دارد. در بیشتر موارد، ثبت نام بسیار ساده خواهد بود، اما ممکن است همیشه لازم نباشد. . اما به یاد داشته باشید، اگر کسب و کار خود را ثبت نکنید، می‌توانید حفاظت از مسئولیت شخصی، مزایای قانونی و مزایای مالیاتی را از دست بدهید.تا زمانی که با یک وکیل در مورد ساختار کسب و کار خود صحبت می‌کنید، احتمالاً می‌خواهید در مورد این حمایت‌ها و مزایا پرس و جو کنید. تعیین کنید که آیا ثبت کسب و کار شما منطقی است یا خیر. اما به خاطر داشته باشید که برای پاسخ مثبت به سؤال بعدی، احتمالاً باید کسب و کار خود را ثبت کنید.

.9آیا برای انجام تجارت خود به مجوز‌های خاصی نیاز دارید؟
هر طور که آن را برش دهید، باید این مجوز را دریافت کنید. با این حال، مجوز‌های تخصصی نیز وجود دارد که ممکن است نیاز به دریافت آن داشته باشید. این تا حد زیادی به ماهیت کسب و کار شما بستگی دارد. مجوز‌ها، مطابق با نام آن‌ها، به شما اجازه می‌دهد تا در فعالیت‌های تجاری خاص در محل خود شرکت کنید و معمولاً توسط یک انجمن حرفه‌ای خاص به بخش شما اعطا می‌شود.  این اسناد معمولاً برای مشاغلی که به عمده فروشی یا خرده فروشی محصولات غذایی و آشامیدنی مشغول هستند مورد نیاز است. در هر صورت، به اندازه کافی آسان است که با آژانس‌های حفاظت از محیط زیست شهری یا ادارات بهداشت محلی بررسی کنید تا بفهمید آیا کسب و کار شما به هر نوع بازرسی محیطی یا مجوز نیاز دارد یا خیر.

.11 آیا به بیمه تخصصی نیاز دارید؟
پاسخ به این سؤال به ماهیت کسب و کار شما و همچنین سازمان، منابع و پرسنل درگیر در این تجارت بستگی دارد. اگر شما یک مالک انحصاری هستید که خدمات خلاقانه‌ای مانند طراحی وب یا بازاریابی دیجیتال را می‌فروشید، احتمالاً برای فعالیت در فضای اداری خانه خود به هیچ پوشش بیمه‌ای خاصی نیاز نخواهید داشت. از سوی دیگر، اگر قصد اجاره یا خرید ملک را برای فعالیت کسب و کار خود دارید، قصد دارید کارمندانی را استخدام کنید، انتظار دارید وسایل نقلیه یا ماشین آلات را در تولید یا تحویل محصولات یا خدمات خود راه‌اندازی کنید، یا در حال تولید یک خرده فروشی هستید. کالایی که راه خود را به خانه‌های مصرف‌کنندگان پیدا می‌کند، ممکن است نیاز به داشتن بیمه نامه‌های تخصصی خاصی داشته باشید. این ممکن است شامل بیمه اموال تجاری، بیمه مسئولیت حرفه‌ای یا بیمه مسئولیت عمومی باشد. برخی از صاحبان مشاغل کوچک صرفاً به منظور کاهش خطرات پیش‌بینی نشده و درگیری‌های قانونی، یک بیمه تجاری عمومی را انتخاب می‌کنند. اگر مطمئن نیستید که کدام نوع بیمه در بخش شما توصیه یا مورد نیاز است، با یک وکیل تجاری مشورت کنید.

.12 آیا الزامات منطقه‌بندی وجود دارد که باید از آن‌ها آگاه باشید؟
قبل از شروع یک کسب و کار در محله خود، مطمئن شوید که از محدودیت‌های قانونی عملی در مورد آنچه که می‌توانید و نمی‌توانید انجام دهید آگاه هستید. اگر قصد اجاره یا خرید ملک را دارید، مطمئن شوید که تمام قوانین منطقه‌بندی در شهرداری و شهرستان خود را درک کرده‌اید. آیا اهداف کسب و کار شما مطابق با این قوانین خواهد بود؟ آیا برای دستیابی به انطباق، مراحل اضافی و هزینه‌هایی وجود دارد که باید انجام دهید؟ اگر قصد دارید کسب و کار خود را خارج از خانه خود راه‌اندازی کنید، ممکن است لازم باشد همین سؤالات را بپرسید. مطمئن شوید که از قوانین یا مقررات تحمیل شده توسط شهرستان یا کشور خود در مورد عملکرد انواع مشاغل خاص از فضا‌هایی که به عنوان املاک مسکونی منطقه‌بندی شده‌اند آگاه هستید.

رقابت
.13
رقبای پیشرو در فضایی که وارد می‌شوید چه کسانی هستند؟
هر آنچه می‌توانید در مورد مشاغلی که در فضای شما پیشرو هستند بیابید. کدام شرکت‌ها در فروش و سهم بازار تسلط دارند؟ کدام شرکت‌ها موفق شده‌اند شهرت محکمی در این فضا ایجاد کنند، و کدام شرکت‌کنندگان به عنوان مبتکر بیشترین سروصدا را ایجاد کرده‌اند؟ علاوه بر این که بدانید این رقبا چه کسانی هستند، باید بدانید که چگونه هر یک در فضایی که قصد ورود به آن را دارید، کسب‌وکار موفقی ایجاد کرده‌اند. مقاله‌ای از Business News Daily توصیه می‌کند تمام جنبه‌های کسب‌وکار رقبای خود را بررسی کنید تا به درک جامعی از آنچه به آن‌ها اجازه موفقیت داده است، برسید. به گزارش بیزینس نیوز دیلی، «این جنبه‌ها می‌تواند قیمت‌گذاری، استراتژی‌های توزیع و تحویل، سهم بازار، محصولات یا خدمات جدید به بازار، مشتریان قدیمی و پرمصرف آن‌ها، کیفیت پشتیبانی پس از فروش و از کدام کانال‌های فروش و بازاریابی استفاده می‌کنند.

14. آیا برای یک تازه وارد جا وجود دارد؟
اکنون که کمی بیشتر در مورد رقابت فهمیدید، باید در موقعیت بهتری باشید تا صادقانه این سؤال را ارزیابی کنید. چقدر فضا برای یک تازه وارد در بازار وجود دارد؟ آیا با می‌دانی روبرو هستید که در آن رقابت با میلیارد‌ها سرمایه عملیاتی همراه است؟ آیا این حوزه از کسب و کار‌های نوپا دیگر که به دنبال ایجاد شهرت خود به عنوان پیشگام هستند، اشباع شده است؟ (صنعت ارز‌های دیجیتال – من به دنبال مسیر شما هستم. ) همانطور که آماده می‌شوید تا در یک بازار منتخب سروصدا کنید، کمی صادقانه در مورد اینکه واقعاً چقدر فضا برای‌ایده شما در این بخش وجود دارد، جستجو کنید. اگر بازاری پیدا کردید که عمیقاً به سمت چند نهاد انحصاری متمایل است، یا بازاری که کاملاً مملو از نوآوران بالقوه است، ممکن است بخواهید توجه خود را به جای دیگری معطوف کنید.
15
. آیا به دنبال نوآوری در زمینه خود هستید؟
صحبت از مبتکران شد، آیا شما هم جزء آن‌ها هستید؟ این موضوع مستقیماً به سؤال پیشنهاد فروش منحصر به فرد شما (USP) مرتبط است. آیا در حال آماده شدن برای ارائه محصولی هستید که به طور قابل توجهی آنچه را که قبلاً در بازار موجود بوده است، افزایش دهد؟ آیا خدمات شما گامی مهم به جلو نسبت به خدمات قبلی در همان فضا ارائه می‌دهد؟ اگر چیزی را به مشتریان ارائه می‌دهید که واقعاً یک فرصت خرید متمایز و در نوع خود اولین است، ممکن است در موقعیتی باشید که بازار را متحول کنید و خود را در خط مقدم این تحول قرار دهید. قبل از اینکه وارد میدان شوید، مشخص کنید که آیا قصد دارید با پارامتر‌هایی که قبلاً توسط افرادی که قبل از شما آمده‌اند کار کنید یا اینکه قصد دارید صنعت را با نوآوری‌های جدید هیجان‌انگیز مختل کنید.
16
. چگونه پیشنهاد کسب و کار خود را از رقبا متمایز خواهید کرد؟
البته، نوآوری تنها راه برای متمایز کردن پیشنهاد شما از دیگران در بازار نیست. می‌توانید راه‌هایی برای مقرون‌به‌صرفه‌تر، در دسترس‌تر، کارآمدتر یا کاربردی‌تر کردن محصولات و خدمات خود بیابید. حتی بهبود‌های تدریجی در موارد موجود می‌تواند شرکت شما را متمایز کند. مقاله‌ای از Business News Daily می‌پرسد: «آیا می‌توانید کیفیت محصولات یا خدمات خود را با افزودن یا اصلاح یک ویژگی، کاهش قیمت برای مقرون‌به‌صرفه‌تر شدن یا بهبود پشتیبانی پس از فروش، بهبود بخشید؟ آیا می‌توانید با سرمایه‌گذاری در یک CRM توانمندتر برای مدیریت بهتر سرنخ، به بازگشت سرمایه بهتری در بودجه بازاریابی خود برسید؟ تعیین کنید که چگونه خودتان را متمایز می‌کنید، هم از کسانی که خود را به عنوان رهبر در این فضا تثبیت کرده‌اند و هم از کسانی که با شما در سطح استارت آپی قرار دارند.
17
. آیا شخص دیگری وجود دارد که بتواند کاری را که شما قصد انجام آن را دارید انجام دهد؟
آیا شما یک آس در سوراخ دارید – کاری که کسب و کار شما انجام می‌دهد یا ارائه می‌دهد که هیچ کس دیگری نمی‌تواند آن را تکرار کند؟ آیا یک فناوری اختصاصی هیجان‌انگیز اختراع کرده‌اید، یا با شریک تجاری دیگری هم افزایی بی‌نظیر ایجاد کرده‌اید، یا اینکه تیم شما به سادگی مملو از عقل و استعدادی است که شرکت‌های دیگر نمی‌توانند با آن‌ها مقابله کنند؟ بزرگ‌ترین نقاط قوتی را که کسب‌وکارتان ارائه می‌کند، شناسایی کنید، خواه این ویژگی‌هایی باشد که در پرسنل، محصولات، ساختار شما، یا همه موارد فوق وجود دارد. هنگامی که دانستید این نقاط قوت چیست، هر کاری که می‌توانید برای بزرگنمایی آن‌ها انجام دهید. این نقاط قوت بزرگترین نقطه فروش شما در هنگام شکست دادن رقبا خواهد بود.

18. این صنعت یا فضا در چند سال اخیر چگونه تغییر کرده است؟ در آینده به کجا می‌رود؟

فراتر از مطالعه بازیگران فعلی در کسب و کار خود، باید حس قوی از تاریخچه فضای خود داشته باشید. گرایش‌ها و نوآوری‌هایی که به شکل‌گیری منطقه شما از بازار کمک کرده‌اند چیست؟ آیا تحولات فناوری یا مفهومی وجود دارد که نقطه عطف در این زمینه بوده است؟ و پس از این نقاط عطف، میدان چگونه تکامل یافته است؟ سعی کنید درک کاملی از روند‌های پیشرو در بازار و همچنین مسیری که به این نقطه منتهی شده است به دست‌آورید. هرچه آنچه را که قبلاً آمده است بهتر درک کنید، با سهولت بیشتری می‌توانید پیشرفت‌های آینده در زمینه خود را پیش‌بینی کنید. به طور طبیعی، این انتظار می‌تواند کلید موفقیت فوق‌العاده باشد.

19. داستان‌های موفقیت در صنعت شما چگونه است؟
وقتی صحبت از موفقیت شد، ‌ایده بدی نیست که نگاهی اجمالی به این موضوع داشته باشیم. شما قبلاً رقبای پیشرو در این زمینه را شناسایی کرده‌اید. حالا دریابید که چه چیزی آن‌ها را به جایی که امروز هستند رسانده است؟ ارزش پیشنهادی منحصر به فردی که هر یک از این مشاغل موفق ارائه کردند چه بود؟ این مشاغل چه نوآوری‌هایی به بازار آوردند؟ به طور خلاصه، رمز موفقیت آن‌ها چه بود؟ چه‌امیدوار باشید که موفقیت را تکرار کنید، روی آن بسازید یا از آن پیشی بگیرید، اولین قدم این است که به طور کامل درک کنید که رقبای شما چگونه به آن دست یافته‌اند. هر شرکتی داستانی دارد. این داستان‌ها را کاوش کنید و به این فکر کنید که چگونه می‌توانند موفقیت شما را نشان دهند.

20.شکست در صنعت شما چگونه است؟

منفی نگر نباشید، اما می‌توانید از شکست‌های میان خود نیز چیزهای زیادی بیاموزید. همانطور که بخشی که قصد ورود به آن را دارید پر از برندگان است، دنیای تجارت نیز باید بازنده‌هایی داشته باشد. درباره شرکت‌هایی که تلاش کردند، شکست خوردند و شکست خوردند، اطلاعات بیشتری کسب کنید. اینها داستان‌های هشداردهنده‌ای هستند که برای شما به عنوان یک تازه وارد در این زمینه ارزش فوق العاده‌ای دارند. دلایل شکست آنها چه بود – شکست در متمایز کردن خود، کمبود سرمایه، سازماندهی ضعیف، یا فقط بدشانسی؟ همه احتمالات هستند و بیشتر. قبل از راه اندازی کسب و کار خود، از این داستان‌های ناامیدی و ثروت ضعیف برای شناسایی، پیش‌بینی و دور زدن مشکلات خود استفاده کنید.

مشتریان

21.مشتریان شما چه کسانی هستند؟

اکنون که رقابت را می‌شناسید، کاملاً حیاتی است که پایگاه مشتری خود را نیز شناسایی کنید. انتظار دارید به کدام جمعیت شناسی خدمت کنید، و مهمتر از آن، چقدر افراد واقعی را که این جمعیت شناسی را تشکیل می‌دهند، می‌شناسید. اگر می‌خواهید به طور موثر برای این جمعیت‌ها بازاریابی کنید، باید هدف خود را درک کنید. یکی از تمرین‌های مفید در اینجا این است که در واقع شخصیت‌های مشتری هدف را به عنوان موارد استفاده فرضی برای محصولات یا خدمات خود ایجاد کنید. برای روشن‌تر شدن، منظور ما این است که شما باید به معنای واقعی کلمه توصیف 300 کلمه‌ای از مشتریان خیالی بنویسید – چه کسانی هستند، چه نیازهایی دارند، و چرا احتمالاً پیشنهاد محصول یا خدمات شما را راه‌حل ایده‌آل برای آن نیاز می‌دانند. فراتر از شناسایی مشتریان بر اساس آنچه که به نظر شما جمعیت شناسی کلیدی است، این تمرین باید به شما اجازه دهد تا انواع مشتری‌های فردی را شناسایی کنید. شخصیت‌هایی را در اطراف این مشتریان ایجاد کنید و تمام تلاش خود را بکنید تا خود را به جای آنها بگذارید. هر چه بهتر بفهمید مشتریان شما دقیقا چه کسانی هستند، شناسایی نیازهای آنها و ارائه محصولات و خدماتی که به طور موثر این نیازها را برآورده می‌کند برای شما آسان‌تر خواهد بود.

22.آیا بازار به اندازه کافی بزرگ برای محصول یا خدمات شما وجود دارد که به یک تجارت سودآور دامن بزند؟

شناسایی مشتریان هدف شما به طور طبیعی باید به این سوال بعدی پاسخ دهد. آیا پایگاه مشتریانی که شناسایی کرده‌اید، جمعیت کافی برای پشتیبانی از محصول یا خدمات شما را تشکیل می‌دهد؟ در بخش زیر به برخی از مولفه‌های مالی راه اندازی یک کسب و کار می‌پردازیم. اینها پاسخ دادن به سؤالی مانند این را کمی آسان‌تر می‌کند. اما هدف این سوال به خودی خود این است که مشخص کند آیا واقعاً بازار به اندازه کافی بزرگ برای پیشنهاد شما برای تقویت یک تجارت سودآور وجود دارد یا خیر. بدون خریداران احتمالی کافی، مهم نیست که ایده شما چقدر نوآورانه است. همچنان بعید است که سودی ایجاد کند.

23.چگونه خود را برای مشتریان هدف خود بازاریابی خواهید کرد؟

اکنون که می‌دانید مشتریان شما چه کسانی هستند و چه تعداد از آنها وجود دارند، باید نحوه دسترسی به آنها را بیابید. این به این معنی است که تعیین کنید مشتریان بالقوه شما کجا می‌روند. آیا آنها آنلاین هستند، راهروهای فروشگاه را مرور می‌کنند، یا کمی از هر دو را انجام می‌دهند؟ آیا آنها تبلیغات چاپی را می‌خوانند، روی محصولات از حساب‌های رسانه‌های اجتماعی مختلف کلیک می‌کنند، یا تصمیمات خرید خود را بر اساس تبلیغات شفاهی می‌گیرند؟ این انگیزه بیشتری برای شناخت بازار هدف مورد نظر خود در سطح عمیق‌تر و شخصی‌تر ارائه می‌دهد. همانطور که مقاله ای از The Score توضیح می‌دهد، «شناخت مخاطبان هدف به شما کمک می‌کند تا بدانید چگونه کسب و کار خود را بازاریابی کنید. به عنوان مثال، مخاطبان جوان‌تر ممکن است جذب کانال‌های رسانه‌های اجتماعی مانند اسنپ چت یا اینستاگرام شوند، در حالی که مخاطبان B2B ممکن است به وبینارها و مقالات سفید پاسخ بهتری بدهند. آیا می‌خواهید روی سئو و بازاریابی محتوا تمرکز کنید یا می‌خواهید زمانی را صرف کسب نظرات و ارجاعات دهان به دهان کنید؟ قبل از شروع یک کسب و کار، مهم است که بدانید کجا و چگونه آن شرکت را بازاریابی می‌کنید. بهترین برندهای جهان به این نتیجه رسیده‌اند که چگونه ارزش پیشنهادی خود را به طور موثر بیان کنند.» شما باید بتوانید خطوط مثلثی را ترسیم کنید که استراتژی بازاریابی شما، ارزش پیشنهادی شما و مشتری شما را به هم مرتبط می‌کند.

24.بودجه بازاریابی شما چقدر است؟

از یک طرف، استراتژی‌ای وجود دارد که قصد دارید برای دستیابی به پایگاه مشتریان احتمالی خود پیاده‌سازی کنید. از سوی دیگر، مقدار واقعی پولی که برای انجام این کار دارید وجود دارد. مجدداً در بخش زیر به برخی از مؤلفه‌های مالی کسب و کار استارتاپ شما می‌پردازیم. اما هدف از سوال در این بخش این است که شما را متمایل کند تا به طور واقع بینانه در مورد هزینه‌های رسیدن به اهداف خود از طریق کانال‌های مختلف که در آن به احتمال زیاد آنها را پیدا کنید فکر کنید. آیا برای یک کمپین بازاریابی قوی در خارج از دروازه بودجه در نظر گرفته می‌شوید، یا همزمان با افزایش بودجه اضافی، راه اندازی نرم را انتخاب می‌کنید؟ حتی اگر هنوز در حال حل کردن پیچیدگی‌های محصول یا فرآیند خود هستید، گزینه دوم ممکن است ارجح باشد. به عبارت دیگر، شما می‌خواهید بودجه بازاریابی اولیه را بر اساس منابع موجود و آمادگی خود برای هجوم مشتریان جدید ایجاد کنید.

25.آیا مشتریان شما محلی هستند، آنلاین یا هر دو؟

وقتی صحبت از مشتریان جدید شد، انتظار دارید کجا آنها را بیابید و به احتمال زیاد در کجا تراکنش با این مشتریان را تکمیل می‌کنید؟ آیا کسب‌وکار شما یک کسب‌وکار کاملاً آنلاین با جمعیت ملی یا حتی جهانی مشتری است؟ آیا کسب و کار شما یک عملیات کاملاً محلی است مانند یک تجارت محوطه‌سازی، یک نانوای کیک عروسی یا یک دندانپزشک؟ اگر دومی باشد، استراتژی شما برای دستیابی به مشتریان احتمالاً با استراتژی کسانی که در دسته اول هستند کاملاً متفاوت خواهد بود. جغرافیا هنگام بازاریابی برای پایگاه مشتریان شما به دلایل مختلف مهم است، از جمله تأثیر آن بر کانال‌هایی که برای دسترسی به آنها استفاده می‌کنید، زبان و لحنی که برای تعامل با آنها استفاده می‌کنید، و ماهیت محصولات و خدماتی که در دسترس قرار می‌دهید. به آنها مطمئن شوید که پیشنهادات محصول یا خدمات و استراتژی بازاریابی شما با انتظارات جغرافیایی عملی هدف شما مطابقت دارد.

26.آیا در این فضا گروه‌های کم خدمتی وجود دارد یا شکاف‌هایی در بازار وجود دارد؟

آیا زیرمجموعه منحصربه‌فردی از بازار انتخابی خود را شناسایی کرده‌اید که در حال حاضر توسط رقبای مورد انتظار شما قابل دسترسی نیست؟ این می‌تواند نشان دهنده فرصتی برای رفع نیاز در فضای شما باشد. آن پرسونای هدفی را که ایجاد کردید به خاطر دارید؟ اکنون بیایید به برخی از شخصیت‌هایی فکر کنیم که نیازهای خود را در بازار فعلی برآورده نمی‌کنند. آیا مشتریان بالقوه‌ای وجود دارند که بر اساس قیمت تمام شده محصولات و خدمات در صنعت شما قیمت گذاری می‌شوند؟ آیا مشتریانی وجود دارند که به نوع تخصصی‌تری از خدمات نیاز دارند که به سادگی در دسترس نباشد؟ آیا یک منطقه جغرافیایی یا فرهنگی وجود دارد که از طریق پیام رسانی و بازاریابی رقبای فعلی به آن دسترسی پیدا نمی‌کند؟ سعی کنید شکاف‌هایی را در نحوه ارائه خدمات به بازار بیابید. این شکاف‌ها می‌توانند فرصتی اساسی برای رفع نیازهای برآورده نشده مشتری و تسهیل رشد کسب و کار شما باشند. بسته به ماهیت کسب‌وکارتان، ایجاد یک جایگاه تخصصی می‌تواند به اندازه گرفتن یک موقعیت پیشرو در صنعت سودآور باشد.

مولفه‌های مالی

27.هزینه‌های راه اندازی ایده کسب و کار شما چقدر است؟

وقتی مطمئن شدید که هم فضایی برای ایده‌های شما در صنعت و هم برای مشتریان وجود دارد که به بازاریابی ایده شما کمک کنند، وقت آن است که به دلار و سنت برسید. چه مقدار پول نیاز دارید تا ایده‌های خود را به مرحله اجرا درآورید؟ هزینه‌های راه اندازی معمولاً شامل انواع هزینه‌های اداری برای صدور مجوز، ثبت نام، مجوز، منطقه بندی و غیره خواهد بود. این هزینه‌ها همچنین شامل اجاره یا خرید ملک، هرگونه پوشش بیمه‌ای لازم، کار قراردادی، هزینه‌های استخدام، هزینه‌های تولید، هزینه‌های بازاریابی و غیره خواهد بود. بدیهی است که با شروع یک کسب و کار جدید هزینه‌های زیادی انجام می‌شود. مطمئن شوید که درک کاملی از این هزینه‌ها دارید. برای جزئیات بیشتر به طرح کسب و کار خود مراجعه کنید. امیدواریم این ویژگی‌ها به شما کمک کند تا منابع مالی را مشخص کنید، چه این هزینه‌های راه‌اندازی از جانب سرمایه‌گذاران فرشته، سرمایه‌گذاران خطرپذیر، وام دهندگان بانکی یا از جیب شما باشد.

28هزینه ساخت محصولات یا ارائه خدمات شما چقدر است؟

علاوه بر هزینه‌های راه اندازی، قبل از شروع پرداخت صورتحساب، باید هزینه‌های عملیاتی کسب و کار خود را نیز بدانید. اگر در حال تولید محصول هستید، باید هزینه مواد، نیروی کار و تحویل را در زنجیره تامین محاسبه کنید. اگر در حال ارائه خدمات هستید، باید هزینه‌های پرسنل، حمل و نقل و نیروی کار واقعی را محاسبه کنید. در مورد رقبای خود تحقیق کنید تا متوجه شوید که آنها برای این موارد خطی چه خرج می‌کنند. قبل از اینکه بتوانید تعیین کنید چه چیزی برای کالاها و خدمات خود هزینه کنید، باید بدانید که تحویل آنها چه هزینه‌ای برای شما دارد.

29.آیا کالاهایی وجود دارند که به آنها نیاز دارید که با هزینه‌های نوسانی همراه باشند؟

البته گفتن آن آسان‌تر از انجام آن است. به این دلیل که بسیاری از کالاهای کلیدی که کسب و کارها برای تولید یا ارائه خدمات به آنها تکیه می‌کنند، می‌توانند در قیمت نوسانات چشمگیری داشته باشند. بارزترین مثال گاز است. عوامل بی‌شماری می‌توانند بر قیمت گاز از تورم و اختلال در زنجیره تامین تا بلایای طبیعی و ناآرامی‌های سیاسی تأثیر بگذارند. البته، پیش‌بینی این اتفاقات بسیار دشوار است، به این معنی که پیش‌بینی قیمت این کالای اساسی دشوار است. این امر مستقیماً بر مشاغلی تأثیر می‌گذارد که برای تحویل به وسایل نقلیه گازسوز یا ماشین آلات گازسوز برای تولید متکی هستند. و البته این فقط یک مثال است. تغییرات در هزینه الوار می‌تواند تأثیرات موجی بر هزینه‌های سازندگان و پیمانکاران داشته باشد. تغییرات در دسترس بودن ذرت، برنج، گندم یا سویا می‌تواند بر قیمت‌ها در سراسر صنایع توزیع مواد غذایی و خدمات تاثیر بگذارد. این نوسانات قیمت می‌تواند بر حاشیه سود تأثیر بگذارد و در نهایت قیمتی را که به مصرف کنندگان منتقل می‌کنید شکل دهد. این نوسانات می‌تواند کاملا غیر قابل پیش‌بینی باشد. همانطور که کسب و کار خود را شروع می‌کنید، اتکای خود را به کالاهایی که تمایل به نوسان در ارزش دارند، در نظر بگیرید. تا جایی که ممکن است، شما می‌خواهید برای این احتمالات در ساختار بودجه و قیمت گذاری خود آماده شوید.

30.چگونه محصولات یا خدمات خود را قیمت گذاری می‌کنید؟

در مورد ساختار قیمت گذاری، مهم است که یک نقطه قیمت برای محصولات و خدمات خود تعیین کنید که در محدوده صنعت شما و اقتصاد گسترده‌تر منطقی باشد. مقاله ای از فوربس اشاره می‌کند که قیمت گذاری تعادل ظریفی است. فوربس اشاره می‌کند که “شما نمی‌خواهید قیمت بیش از حد داشته باشید، اما نمی‌خواهید قیمت محصولات خود را خیلی پایین بیاورید. این جایی است که تحقیقات به کمک شما می‌آید زیرا می‌خواهید به قیمت محصولات رقبای خود نگاه کنید. آیا اقلام شما یکسان، لوکس‌تر یا ساده‌تر هستند؟ شما همچنین می‌خواهید هزینه بسته بندی و هزینه پست و همچنین حفظ کل تجارت را در نظر بگیرید. کجای بازار برای مصرف کنندگان هدف خود مناسب هستید؟ اطمینان حاصل کنید که قیمتی را تعیین کرده‌اید که احتمالاً مصرف کنندگان آن را بپذیرند، اما قیمتی که سودآوری کسب و کار شما را بدون توجه به هزینه‌های عملیاتی و نوسانات احتمالی قیمت کالاها نیز تضمین می‌کند.

31. چرخه عمر محصول برای کالاها یا خدماتی که قصد ارائه آن را دارید چگونه است؟

بدیهی است که شما می‌خواهید محصولات و خدمات با کیفیت بالا ارائه دهید. این یک راه عالی برای اطمینان از وفاداری مشتری است. از سوی دیگر، هیچ چیز برای همیشه ماندگار نیست. آیا محصولات شما تاریخ انقضای نسبی دارند؟ آیا تأثیر خدمات شما در طول زمان کاهش می‌یابد؟ به عبارت دیگر، آیا مشتریان شما در نهایت نیاز دارند محصولاتی را که از شما خریداری کرده‌اند به روز کنند یا ارتقا دهند؟ آیا آنها برای اطمینان از اثربخشی مداوم خدمات ارائه شده به بازدیدهای منظم از خدمات نیاز خواهند داشت؟ دانستن این موضوع بسیار مهم است، زیرا جدول زمانی از خرید اولیه تا خرید بعدی یا بازدید از خدمات ممکن است اطلاعات زیادی در مورد سودآوری شرکت به شما بگوید. اگر کالاها و خدماتی که ارائه می‌دهید واقعاً دارای طول عمر محدودی هستند، مطمئن شوید که شرکت خود را در موقعیتی قرار داده‌اید که در زمان مناسب، جایگزین‌ها یا تعمیرات مناسب را ارائه دهد.

موفقیت مالی را چگونه تعریف می‌کنید؟

ما می‌دانیم که این یک سؤال نسبتاً گسترده است، اما ارزشمند است که برخی از معیارهای مالی را برای ثبت موفقیت‌های خود شناسایی کنید. قبل از راه اندازی کسب و کار خود، باید درک روشنی از نقاط عطفی داشته باشید که برای نشان دادن پیشرفت خود از آنها استفاده خواهید کرد. آیا مقدار مشخصی از درآمد سالانه را هدف قرار خواهید داد؟ یک نقطه سربه سر بر اساس سرمایه گذاری اولیه شما. یا درجه خاصی از سودآوری؟ از چه دستاوردهای مالی برای پیگیری پیشرفت شرکت خود استفاده خواهید کرد؟ این اقدامات را از قبل شناسایی کنید تا اهداف مالی مشخصی داشته باشید.

33. آیا یک حساب بانکی تجاری جداگانه باز خواهید کرد؟

این ایده خوبی است حتی اگر به عنوان یک شرکت انفرادی فعالیت می‌کنید. یک حساب تجاری تعیین شده می‌تواند انجام حسابداری موثر، جدا نگه داشتن امور مالی شخصی شما و پردازش پرداخت‌های مشتری را بسیار آسان‌تر کند. در واقع، می‌توانید حساب کسب‌وکار خود را طوری تنظیم کنید که ورودی‌ها را به نرم‌افزار حسابداری خود وارد کند، پرداخت‌های کارت اعتباری را بپذیرد، کارت اعتباری کسب و کار خود را پرداخت کند و موارد دیگر. به زبان ساده، شما واقعاً باید یک حساب بانکی تجاری جداگانه داشته باشید، حتی برای کوچکترین و مستقل‌ترین عملیات. این کمک می‌کند تا همه چیز را شفاف و منظم نگه دارید و در عین حال ریسک مالی شخصی شما را کاهش می‌دهد.

سازمان
34. چه مهارت‌هایی را روی میز می‌آورید؟ چه مهارت‌هایی را باید از دیگران تهیه کنید؟

شما تصمیم گرفته‌اید که کسب و کار خود را راه اندازی کنید، بنابراین بدیهی است که شما مبتکر و جاه طلب هستید. اما چه فضیلت‌های دیگری را به میز می‌آورید؟ آیا در واگذاری مسئولیت‌ها و انتقال ایده‌ها به دیگران مهارت دارید؟ یا بهتر است با سایر رهبران کسب و کار ارتباط برقرار کنید؟ آیا استعدادی برای درک و ارتباط با مشتریان دارید یا مجموعه مهارت‌های شما فنی‌تر هستند؟ شناسایی استعدادهایی که به چند دلیل روی میز آورده‌اید مهم است. اول و مهمتر از همه، شما باید بزرگترین نقاط قوت خود را برای کمک به راه اندازی این شرکت هدایت کنید. اما در مرحله دوم، و به همان اندازه مهم، شما می‌خواهید مناطقی را که ممکن است آنقدر قوی نباشید، شناسایی کنید. اینها مناطقی هستند که ممکن است بخواهید از دیگران مشارکت داشته باشید. اگر در برنامه‌ریزی تجاری عالی هستید اما در جذب پرسنل مهارت کمتری دارید، ممکن است بخواهید با فردی که مهارت‌های مدیریتی دارد شریک شوید. اگر تعداد زیادی تخصص فنی را روی میز آورده‌اید، اما واقعاً نمی‌دانید که چگونه اعداد را برای کسب سود خرد کنید، کسی را با تجربه مدیریت مالی بیاورید. به طور خلاصه، حوزه‌هایی را که در آنها برتری دارید، شناسایی کنید و با کسانی که در زمینه‌هایی که در آن‌ها برتر هستید شریک شوید.

آیا هنوز قصد دارید کار روزانه خود را انجام دهید؟

این سوال فقط به این دلیل ارزش دارد که نشان می‌دهد چقدر زمان می‌توانید برای راه اندازی شرکت خود سرمایه گذاری کنید. این قابل درک است که شما آرزو دارید (یا نیاز دارید) درآمد پرداختی خود را حفظ کنید، حتی زمانی که برای راه اندازی یک شرکت جدید کار می‌کنید. اما اگر اینطور است، شما به سادگی باید در مورد میزان زمان سرمایه گذاری در سرمایه گذاری جدید خود واقع بین باشید. توجه تقسیم شده ممکن است مانع ایجاد یک تجارت موفق شود یا حتی مانع ایجاد آن شود. جهش از کار تمام وقت به حالت راه اندازی کامل می‌تواند ترسناک باشد، اما همچنین ممکن است تنها راه برای عملی کردن آن باشد. اگر یک کار روزانه با انعطاف دارید، ممکن است بتوانید هر دو را انجام دهید. اما اگر مسئولیت‌های کاری روزانه‌تان مانع توانایی شما برای راه‌اندازی یک شرکت جدید است، ممکن است بخواهید به طور جدی در مورد جهش کامل در سرمایه‌گذاری جدیدتان فکر کنید و در صورت امکان، حقوقی را از محل سرمایه‌گذاری استارت‌آپ یا به خودتان بپردازید.

درآمد حاصل از این تجارت

برای راه اندازی این کسب و کار به چند کارمند نیاز است؟

وقتی صحبت از گرفتن حقوق شد، ممکن است شما تنها کسی نباشید که شرکت جدیدتان باید پرداخت کند. اگر شما یک شرکت انفرادی هستید، احتمالاً این موضوع برای شما نگران‌کننده نیست. اما اکثر شرکت‌های تجاری برای موفقیت به افراد دیگری نیاز دارند. تعداد افرادی که برای موفقیت نیاز دارید کاملاً به مقیاس اولیه سازمان شما بستگی دارد. مقاله‌ای از فوربس به اهمیت پیش‌بینی مقیاس راه‌اندازی سازمان شما اشاره می‌کند. اگر بخواهیم واقع بینانه صحبت کنیم، نیازهای کار برای تحقق ایده شما چیست؟ فوربس خاطرنشان می‌کند که ممکن است «این تجارت را به تنهایی یا با یک شریک تجاری راه اندازی کنید، اما همچنین می‌خواهید در نظر داشته باشید که با گذشت زمان به چند کارمند نیاز خواهید داشت. اگر در حال شروع یک کسب و کار با این ایده هستید که در آینده گسترش خواهد یافت و به یک تیم برای رشد نیاز دارید، این مهم است که در نظر بگیرید.

آیا ایده کسب و کار شما مقیاس‌پذیر است؟ آیا شرکت شما می‌تواند رشد کند و اگر چنین است، این به چه معناست؟

وقتی صحبت از رشد شد، برای آینده شرکت خود چه تصوری دارید؟ آیا محصولی ارائه می‌دهید که بتوان آن را به صورت انبوه تولید و توزیع کرد؟ آیا خدماتی را ارائه می‌دهید که بتوان آن را به طور گسترده در دسترس قرار داد؟ چقدر واقع بینانه است که شرکت شما بتواند در سطح منطقه‌ای، ملی یا حتی جهانی گسترش یابد؟ و اگر چنین بود، چه معنایی برای هزینه‌های سربار، اندازه مجموعه نیروی کار و پتانسیل سودآوری شما خواهد داشت؟ در حالی که همه این جاه طلبی‌ها ممکن است در آینده خوب باشد، شما می‌خواهید این احتمالات را حتی در حال حاضر، در ابتدای کار تجاری خود، پیش‌بینی کنید. آیا این جاه طلبی‌ها ممکن است؟ آیا مدل کسب و کار شما اجازه این سطح از رشد را می‌دهد؟ و اگر نه، چه کاری باید انجام دهید تا این نوع رشد ممکن شود؟ اکنون برای تجزیه و تحلیل و تشخیص مقیاس پذیری بالقوه مدل کسب و کار خود گام بردارید. این ملاحظات ممکن است مانع از آن شود که در تاریخ آینده به طور ناگهانی متوجه شوید که به محدودیت‌های توانایی شرکت خود برای رشد رسیده‌اید.

38. چه چالش‌های لجستیکی باید حل شود؟

در حالی که شما به عنوان یک کارآفرین تجاری می‌توانید چیزهای زیادی را کنترل کنید، باید برای انجام کار خود به شایستگی دیگران نیز تکیه کنید. این ممکن است شامل مرتب کننده‌های پست، خدمات تحویل بسته، ناوگان رانندگی کامیون، کارگران بندر و تعداد بیشماری دیگر در زنجیره تامین باشد که در به موقع بودن محموله‌های شما نقش دارند. چه منتظر منابع دریافتی باشید و چه برای ارسال کالاهای خروجی، عوامل لجستیکی وجود دارد که مستقیماً به هزینه‌های عملیاتی و کارایی سازمانی شما کمک می‌کند. اطمینان حاصل کنید که درک کاملی از این عوامل لجستیکی دارید و آماده مدیریت چالش‌هایی هستید که این عوامل گاهی اوقات می‌توانند بر توانایی شما برای ارائه خدمات موثر به مشتریان تحمیل کنند.

آیا عوامل خارجی سیاسی وجود دارد که باید در نظر گرفته شود؟

علاوه بر نگرانی‌های لجستیکی، برخی کسب‌وکارها هستند که مستقیماً تحت تأثیر عوامل سیاسی خارجی قرار دارند. آیا وارد آن نوع تجارتی می‌شوید که متکی به بودجه دولتی است، که به تلاش لابی‌گران نیاز دارد، یا حوزه‌ای را که در سیاست آمریکا تفرقه‌انگیز تلقی می‌شود، در بر می‌گیرد؟ برخی از محصولات و خدمات حتی ممکن است بر اساس جذابیت سیاسی و فرهنگی خود در محبوبیت نوسان داشته باشند. آیا ایده کسب و کار شما به تسلط سیاسی یک حزب یا حزب دیگر بستگی دارد؟ آیا مدل کسب و کار شما در برابر نوسانات در آرمان‌های سیاسی غالب آسیب‌پذیر است؟ اگر چنین است، باید از افت و خیزهای بالقوه‌ای که می‌تواند در محبوبیت و ارتباط شرکت شما ایجاد کند آگاه باشید. این عوامل در نتیجه می‌توانند باعث نوسانات مداوم در سود شرکت شما شوند.

40. آیا امکان تفویض مسئولیت‌های رهبری به دیگران وجود خواهد داشت؟

چه نقشی برای خود در این شرکت می‌بینید؟ آیا شما یک مدیر کسب و کار عملی و روزمره خواهید بود؟ یا احتمال بیشتری دارد که مسئولیت‌ها را محول کنید و از رویکردی دست بردارید؟ پاسخ به این سوال باید به مجموعه مهارت‌های شما بستگی داشته باشد. برخی از مدیران کسب و کار ترجیح می‌دهند بر تمام جزئیات عملیات شرکت خود نظارت کنند. اما اگر با صراحت صحبت کنیم، موفق‌ترین صاحبان کسب‌وکار کسانی هستند که می‌توانند مسئولیت‌های رهبری کسب و کار را به طور مؤثر به کارمندان مورد اعتماد بسپارند. در یک دنیای ایده آل، می‌توانید اکثر وظایف مدیریتی روزانه را به پرسنل مورد اعتماد سازمان خود محول کنید.

41 آیا قصد دارید هر زمانی از کسب و کار خود خارج شوید؟

ممکن است زمانی که شما به معنای واقعی کلمه در ابتدای راه اندازی کسب و کار خود هستید، این سؤال خنده‌دار به نظر برسد. اما ممکن است قبل از شروع کسب و کار خود به این سوال توجه کنید. آیا این را به عنوان یک شرکت خانوادگی تصور می‌کنید، شرکتی که در نهایت آن را به نسل بعدی منتقل خواهید کرد؟ یا صرفاً یک ایده سودآور است که در نهایت به بالاترین قیمت پیشنهادی بفروشید؟ به طور خلاصه، آیا می‌بینید که این شرکت را تا پایان عمر کاری خود اداره می‌کنید، یا از ایجاد یک شرکت ارزشمند که در نهایت به یک شرکت بزرگ‌تر به قیمت گزافی بفروشد، به همان اندازه خوشحال خواهید بود (اگر نه خوشحال‌تر). اگر دومی را انتخاب کردید، نمی‌توانیم بگوییم که شما را مقصر می‌دانیم.

نام تجاری
42. هویت شرکت شما چیست و چگونه به بازار هدف شما متصل می‌شود؟

برند شما به روشی که خودتان را معرفی می‌کنید اشاره دارد. پس چگونه قصد دارید شرکت خود را معرفی کنید؟ این باید تابعی از بازار هدف شما باشد. اگر به دنبال جمعیتی جوان‌تر هستید، می‌خواهید هویتی ایجاد کنید که در عین حال غیررسمی و معتبر باشد. اگر به دنبال جمعیتی از متخصصان کسب و کار هستید، باید هویتی ایجاد کنید که صیقلی و واضح باشد. به این معنی است که مخاطبان مورد نظر شما نقش مهمی در تعریف برند شما خواهند داشت. مطمئن شوید که هویتی در تصاویر، مطالب بازاریابی و پرسنل خود ایجاد کرده‌اید که منعکس‌کننده خواسته‌های جمعیتی هدف شما باشد.

​​ارزش‌های شرکت شما چیست؟

برند شما چیزی بیش از یک فضای انتزاعی است. این همچنین پایه و اساس ارزش‌های شرکت شما است – چیزهایی که سازمان شما برای آنها ایستاده است. آن ارزش‌ها را از ابتدا شناسایی کنید و می‌تواند به شما در درک بهتر برند خود کمک کند. آیا شرکت شما بر مقرون به صرفه بودن، در دسترس بودن و گنجاندن تمرکز دارد؟ آیا ارزش‌های شما بر فعالیت در مواجهه با تغییرات اقلیمی جهانی تأکید دارد؟ یا ارزش‌های شرکت شما صرفاً بر ایجاد سود برای سهامداران شما متمرکز است؟ صرف نظر از جمعیت‌شناسی و اولویت‌هایی که خدمت می‌کنید، اکنون برای بیان ارزش‌های شرکت خود وقت بگذارید. این ممکن است به ایجاد برندی کمک کند که واقعاً در طولانی مدت با مخاطبان هدف شما طنین‌انداز شود.

آیا شرکت شما ماموریت و چشم اندازی دارد؟

ارزش‌های شما نشان‌دهنده آن چیزی است که شرکت شما در آن ایستاده است. در مقابل، ماموریت و چشم‌انداز شما از آنچه شرکت شما واقعاً قصد انجام آن را دارد صحبت می‌کند. به عنوان یک سازمان به چه چیزی امیدوار هستید؟ آیا این نوآوری، برابری، عدالت زیست محیطی، پیشرفت اجتماعی، یا پیشرفت فناوری است، فقط به نام چند پاسخ ممکن برای این سوال؟ بخشی از ایجاد نام تجاری شما، بیان ماموریتی است که شرکت شما فعالانه دنبال خواهد کرد و چشم اندازی که شرکت شما به عنوان بزرگترین جاه طلبی خود دارد.

45. چگونه این نام تجاری را منتقل خواهید کرد؟

اکنون که برند خود را مشخص کرده‌اید، چگونه می‌توانید مطمئن باشید که دیگران تصویری را که شما ارائه می‌دهید درک خواهند کرد؟ آیا قصد دارید وب سایتی بسازید که هویت، لحن و حال و هوای شرکت شما را به تصویر بکشد؟ آیا راهی برای تهیه لوگو، پالت رنگ و نمادی دارید که با فرهنگ، انرژی و هدف سازمان شما مطابقت داشته باشد؟ در بیشتر موارد، اینها وظایفی هستند که می‌خواهید آنها را به ارائه دهندگان شخص ثالث واجد شرایط برون سپاری کنید. اما ابتدا باید حس واضح خود را از این چیزها ایجاد کنید. زمانی را صرف فکر کردن در مورد زیبایی شناسی کنید که معتقدید به بهترین شکل هویت شرکت شما را منتقل می‌کند و هنرمندان، کپی رایترها و طراحان وب را پیدا کنید که از نزدیک با شما همکاری کنند تا این زیبایی شناسی را به تصویر بکشند.

آیا به حق ثبت اختراع یا علامت تجاری خاصی نیاز دارید؟

علاوه بر کار با هنرمندان و طراحان وب برای ایجاد نمادهای شرکت خود، می‌خواهید با وکلا نیز کار کنید تا اطمینان حاصل کنید که این دوره از سرقت مالکیت معنوی محافظت می‌شود. به همین دلیل است که طبق راهنمای نهایی خودمان برای شروع یک تجارت، «بسیاری از شرکت‌ها برای محافظت از اجزای منحصربه‌فرد شرکت خود برای علائم تجاری درخواست می‌کنند. علائم تجاری می‌توانند یک برند خاص، یک لوگو، یک عبارت جذاب یا طراحی محصول را پوشش دهند. یا هر چیز دیگری که کسب و کار شما را از رقبایتان متمایز می‌کند.» اطمینان حاصل کنید که برای این حمایت‌ها در مراحل اولیه اقدام کرده‌اید. وقتی شرکت شما به موفقیت بزرگی دست یافت، خوشحال خواهید شد که تصاویر و نمادهای خود را در برابر سوء استفاده ایمن کرده‌اید.

47. آیا شرکت شما داستانی برای گفتن دارد؟

بخشی از هویت برند شما، تاریخچه شخصی شما، تاریخچه ایده شما و تاریخچه سازمانی است که برای ارائه آن ایده به مشتریان خود ساخته‌اید. راهی قانع‌کننده برای بیان این داستان در ادبیات شرکت، در وب سایت و از طریق مواد بازاریابی خود بیابید. داستان شرکت شما می‌تواند به شخصی‌سازی تجربه خرید برای مشتریان، ارتباط بیشتر برند شما و در نهایت به شما کمک کند تا هویتی با تأثیر تجاری پایدار ایجاد کنید.

به دنبال جزئیات بیشتر در مورد چگونگی موفقیت در تجارت هستید؟ راهنمای نهایی ما برای راه اندازی یک کسب و کار شامل جزئیات گام به گام در مورد نحوه ایجاد یک طرح کسب و کار، خلاصه‌ای از مجوزها و مجوزهای تجاری خاص، و هزاران نکته عملی دیگر برای شروع سرمایه گذاری تجاری شما است.

 

 

 

 

اشتراک گذاری:

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

چک لیست کسب و کار
چک لیست کسب و کار
  • استراتژی
  • بازاریابی
  • باشگاه توليد محتوا همیار
  • برندینگ
  • پادکست
  • پرسش پاسخ کسب‌وکار
  • پرسشگری
  • تجربه شخصی من
  • توسعه شخصی
  • جمله‌های کوتاه
  • چک لیست
  • خلاصه کتاب‌ها
  • راه اندازی کسب کار
  • سفر مشتری
  • سیستم سازی در کسب‌وکار
  • شبکه سازی
  • شبکه های اجتماعی
  • فروش
  • فهرست‌ها
  • کسب‌وکار
  • مانیفست
  • متقاعد سازی
  • مدل کسب‌وکار
  • مدیریت
  • مصاحبه های شکست های کسب‌وکار
  • نقل قول
  • نویسندگی
  • هک رشد
  • هوش مصنوعی
53 ایده پولساز که هنوز اشباع نشده
آمنه ملاحی
مشاوره رایگان راه‌اندازی کسب‌وکار جدید
© 2022 هک رشد کسب کار آنلاین. تمامی حقوق محفوظ است
ورود
شماره تلفن
استفاده آدرس ایمیل
آیا هنوز عضو نشده اید؟ ثبت نام
بازیابی رمز عبور
شماره تلفن
استفاده آدرس ایمیل
ثبت نام
شماره تلفن
استفاده آدرس ایمیل
قبلا عضو شده اید ؟ ورود
محافظت شده توسط   

ورود

رمز عبور را فراموش کرده اید؟

هنوز عضو نشده اید؟ عضویت در سایت